41
در جامعه ای که من زندگی می کنم، دین را تنها در نماز و روزه و کارهای خیر و حجّ می دانند. من سال ها، دین را مجموعه این چیزها می دانستم و فکر می کردم هرکس مثلاً نماز بیشتر بخواند، دین دارتر از دیگران است.
وقتی قدری مطالعه و تحقیق کردم، فهمیدم همه این ها «فرع دین» هستند; یعنی این ها نتیجه دین داری است.
اگر دین را همانند درختی در نظر آوریم، این درخت ریشه ای دارد که در دل خاک فرو رفته و شاخه های درخت دین، نماز و روزه و حجّ است. ریشه درخت دین، اعتقاد به توحید، عدل، معاد، نبوّت و امامت است. این ها اصول دین است. این باورها در قلب هرکس وجود دارد و شاید من نتوانم به راحتی از آن باخبر شوم، همان گونه که ریشه های یک درخت در دل خاک هستند، باورهای قلبی انسان ها