پنجره سوم: در جستجوی معنویت صفحه 62

صفحه 62

21

گروهی از پرندگان در بوستانی بودند که همچون بهشت بود. آنها از عطر گل ها سرمست بودند و همیشه در بهار آن باغ، شادمانی می کردند، نه نگران صید صیّاد بودند و نه از گرسنگی در هراس.

روزی باغبان تصمیم گرفت پرواز آنان را بیازماید، برای همین آنان را از آن باغ بیرون کرد و به آنان گفت که برای مدّتی از باغ به سوی صحرا پرواز کنید; امّا مواظب باشید مبادا به غربت انس بگیرید، شما را برای مدّتی کوتاه به صحرا می فرستم تا خود را بیابید.

پرندگان به پرواز درآمدند، صحرا برای شان زیبا جلوه کرد و به سمت افق پیش رفتند، گرسنگی بر آنان غلبه کرد، صدایی به گوش شان رسید، نگاه کردند به جنگلی رسیدند و در آنجا دانه و آبی را آماده دیدند.

آنها خیال کردند که این صدا از سوی یک دوست است، به هوای آب و دانه به

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه