حلال و حرام مالی صفحه 11

صفحه 11

و شهرها بریزند، این ها را بگیرند و از ارتباط با امام منع کنند.

صد تازیانه را تحمّل کرد، دیگر دیدند گوشت و پوستی به بدنش نمانده و همه تکّه تکّه شده، قاضی گفت: اگر می دانست، می گفت. رهایش کنید. (1)می دانست، اما چرا نگفت؟ خودش می گوید: من هر تازیانه ای که می خوردم، همان یکی کافی بود که مرا وادار کند تا نام شیعیان را بگویم، ولی فکر قیامت نمی گذاشت که کسی را نام ببرم. من یک نفر هستم که زیر این تازیانه ها نابود می شوم، اما هزار نفر سالم بمانند که چرخ شیعه را بچرخانند. این ها که در مقابل این طوفان ها ایستادگی کردند، آیا در قیامت حجّت نیستند؟

دیدار با امام هادی علیه السلام و أخذ حدیث از ایشان

این صاحب منصب دولتی رفت. زندانبان بچه ای را صدا کرد که ظاهراً فرزند


1- 1) - رجال ابن داود: 287 - 289؛ «1250 - محمد بن أبی عمیر البزاز: یکنی أبا أحمد من موالی الأزد و اسم أبی عمیر زیاد [ بن عیسی ]من أوثق الناس عند الخاصه و العامه و أنسکهم و أورعهم و أعبدهم، و قد ذکره الجاحظ فی کتابه فی فخر قحطان علی عدنان بذلک، و ذکر أنه کان أوحد أهل زمانه فی الأشیاء کلها أدرک من الأئمه ثلاثه أبا إبراهیم موسی بن جعفر علیه السلام و لم یرو عنه، و روی عن أبی الحسن الرضا علیه السلام، و روی عنه أحمد بن محمد بن عیسی کتب مائه رجل من رجال أبی عبد الله علیه السلام وله مصنفات کثیره، و ذکر ابن بطه أنها أربعه و تسعون کتابا [ کش، جش ] حبس بعد الرضا علیه السلام و نهب ماله و ذهب کتبه، و کان یحفظ أربعین جلدا فلذلک أرسل أحادیثه. و کان قد سعی به أنه یعرف أسماء الشیعه و مواضعهم، فأمره السلطان بتسمیتهم فأبی فضرب ضربا عظیماو قیل کان ذلک لیلی القضاء قال فلما بلغ بی الضرب ذلک کدت أسمیهم فسمعت نداء [ محمد بن یونس بن عبد الرحمن یقول ] یا محمد بن أبی عمیراذکر موقفک بین یدی الله فتقویت بقوله و صبرت و لم أخبرهم و الحمد لله و قیل إنه أدی مائه و أحد عشرین ألف درهم حتی خلص، و کان ممولا و کان مولی بنی أمیه و قیل مولی المهلب بن أبی صفره، بغدادی الأصل و المقام، لقی الکاظم علیه السلام و سمع معه أحادیث کناه فی بعضها فقال علیه السلام یا أباأحمد تعظیما له رحمه الله.»
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه