حلال و حرام مالی صفحه 231

صفحه 231

دیگران را از سر این سفره برداریم، نیستیم. اگر بخواهد برای ما گشایشی ایجاد کند، می کند. برای او که مشکل نیست.

دوران سخت تحصیل

روزگار گذشته برای ما طلبه ها، روزگار بسیار سختی بود. تا جایی که من در کتاب ها دیده ام، طلبه ها در ایام تحصیل، از زمان صفویه در ایران بسیار مضیقۀ مالی داشتند، مگر آنهایی که از خانوادۀ ثروتمندی بوده و طلبه می شدند.

در قم، نجف، اصفهان و مشهد، در حوزۀ علمیه بودند و پدرشان زندگی آنان را اداره می کرد. البته کم هم بودند؛ چون بچه های ثروتمندان خیلی طلبه نمی شدند.

من از آنهایی بودم که وقتی در قم درس می خواندم، پول خرید سیب زمینی و پیاز را نداشتم. آن پولی که به دستم می آمد، پولی بود که مادرم از خرجی خانه پس انداز می کرد و به من می داد؛ چون مجموعۀ مهمی از خانوادۀ ما راضی نبودند که من طلبه شوم. من با وجود نارضایتی آنها به حوزه رفتم؛ چون از طلبه شدن من ناراضی بودند. لذا هیچ کس به ما کمک نمی کرد و در مضیقه بودیم. قدرت خرید گوشت و خیلی چیزها را نداشتیم.

افطاری دادن فرهاد میرزا

شب بیست و یک ماه مبارک رمضان در شیراز، فرهاد میرزا، استاندار شیراز و عموی ناصر الدین شاه خواست به بزرگان شهر افطاری بدهد. از روحانیون و طلبه های مدرسۀ خان نیز دعوت کرد.

سفرۀ فرهاد میرزا خیلی مفصل بود. آن وقت گفته بود که تمام مواد غذایی «صحیح النسب» ریشه دار و سالم را برای آن شب تهیۀ کامل ببینید. ماهی، گوشت گوسفند و بره، کباب و خورش.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه