ارزش عمر و راه هزینه آن (مجموعه سخنرانیهای حسین انصاریان) صفحه 220

صفحه 220

1- بحار الأنوار: 275/12، باب 9، حدیث 48؛ «قَالَ أَبُو حَمْزَهَ فَقُلْتُ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع... کَمْ کَانَ بَیْنَ مَنْزِلِ یَعْقُوبَ یَوْمَئِذٍ وَ بَیْنَ مِصْرَ فَقَالَ مَسِیرَهَ اثْنَیْ عَشَرَ یَوْما.» تفسیر العیاشی: 172/2، حدیث 16؛ «قال أبو حمزه قلت لعلی بن الحسین... فکم کان بین منزل یعقوب یومئذ و بین مصر، قال مسیره ثمانیه عشر یوما.»

2- یوسف (12):87؛ «بروید آن گاه از یوسف و برادرش جستجو کنید.»

نه «تَجَسَّسُوا »، چون تجسس حرام است. این که من پروندۀ مردم را بیابم و بفهمم که او چه کاره بوده، خصوصاً برای سوء استفاده کردن، تجسس در مورد مسائل منفی است که از گذشته و حالِ کسی جستجو کند. این اشتباه را گاهی جوان ها در همان اوایل زندگی دارند، که زندگی آنها را به باد می دهد و به طلاق می کشاند. این کارِ حرامی است.(1) حضرت یوسف علیه السلام سی سال دور بود و خدا به حضرت یعقوب علیه السلام هیچ خبری نداده بود، ولی به خاطر شجرۀ طیبه ای که یکی از چهار ویژگیش احساس حقایق است، سی سال به زنده بودنش امید دارد و امید او نیز درست بود. فقط حس می کند که این گوهر او را از دنیا بیرون نبرده اند و هست. درست احساس می کند.

لذا می فرماید:

«اِذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخِیهِ»

بروید و این گوهر مرا بیابید! ده فرزند ایشان که از اتاق بیرون آمدند، به یکدیگر گفتند: فراق یوسف و پیری او را دیوانه کرده، عقل خود را از دست داده است.

یوسف سی سال قبل در ته چاه افتاد، تا کنون پوسیده و استخوان هایش خاک شده است. پیغمبر خدا، نوۀ حضرت ابراهیم علیه السلام را دیوانه و کم عقل می دانستند.

اگر آنها نیز تربیت کامل حضرت حق را قبول کرده بودند، اصلاً یوسفی در چاه نمی افتاد. آنها نیز می توانستند حقایق را احساس کنند. تفاوت این پدر با ده فرزندش در همین پذیرش بود. بعد فهمیدند که این احساسی که پدر داشت، صد در صد درست بود و یوسف را درست حس می کرد.

ثمرۀ قبول نگاه ربوبی حضرت حق

شجرۀ طیبه این چهار ویژگی را که تحقق تربیت الهی در وجود انسان است، دارد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه