- سخن ناشر 1
- اشاره 5
- رفیق واقعی 6
- تقسیم عمر 7
- کسب حلال 7
- پرهیز از بخل در مال 8
- هزینۀ صحیح مال 9
- هزینه نشدن مال در معصیت 10
- تقسیم عمر به چهار بخش 10
- حکایت خواجه نظام الملک با فارابی 11
- بیان عیوب، هدیه ای از طرف دوست 12
- ادامۀ حکایت نظام الملک با فارابی 13
- اشاره 21
- حسابگر کریم 22
- ضایع نشدن عمل در قیامت 24
- برخورد کریمانۀ خدا با کفار در دنیا 25
- محبت خدا بر خلق 26
- جان دادن همام با شنیدن اوصاف متقین 28
- عفو حساب شدۀ روز قیامت 29
- حسابرسی سریع متقین در قیامت 31
- چهار حقیقت 32
- اشاره 38
- سؤال از عمر 39
- احتضار و درخواست عمر دوباره 40
- پاداش چند برابر 41
- عذاب، بعد از اتمام حجت 43
- الهامات درونی، حجت الهی 44
- عاقبت صرف عمر در حیوانیت 45
- عمر تباه شده برابر با آتش برزخ 46
- حسابرسی از عمر 47
- قدردانی نعمت دین 50
- اشاره 57
- ناسپاسی قوم سبأ 59
- هلاک اصحاب الفیل با سنگ ریزه 60
- لشگرکشی زیبای خدا 61
- ادامۀ داستان قوم سبأ 62
- پاسخ به شبهه ای دربارۀ علم خدا 63
- ناسپاسی نعمت ها و درخواست بازگشت به دنیا 63
- ادامۀ داستان قوم سبأ 64
- درخواست بازگشت اهل دوزخ 66
- رستگاری در انتظار مؤمنان 67
- اشاره 72
- معنی طاعت 73
- عبادت با امور دنیایی 74
- کرم امیرالمؤمنین علیه السلام بر دشمنان 76
- خیرخواهی انبیا و ائمه علیهم السلام 76
- ادامه حکایت عبیدالله بن حرّ جعفی 79
- توجه به قدردانی از لحظه ها 81
- اشاره 88
- موعظۀ پیامبر به ابوذر 89
- گذرایی فرصت جوانی 90
- تشبیه عمر به مرکبی پرسرعت 91
- آخرین لحظات عمر مرحوم آیت الله میلانی 92
- علامۀ طباطبایی رحمه الله در حال احتضار 94
- لحظات آخر مرحوم آیت الله خوانساری رحمه الله 95
- آخرین لحظات عمر مؤمن 96
- اشاره 100
- اهمیت شب در قرآن 102
- رفع حجاب ها با ایمان و تقوای مستمر 103
- دیدن حقایق در عالم خواب و بیداری 105
- اختصاص شب معراج به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 107
- دو نکتۀ اساسی در کلام رسول اللّه صلی الله علیه و آله 108
- اشاره 115
- درس گرفتن از ویرانه ها 117
- ارزش کلام ائمه علیهم السلام 118
- علامت روبرگرداندن خدا از بنده 118
- علامت روکردن خدا بر بنده 120
- هم نشینی با انبیا با توجه به خدا 121
- اهمیت عمر، قبل از چهل سالگی 123
- ارتداد، حاصل یک لحظه غفلت 123
- نقش رفیق بد در عاقبت به شرّی 125
- اشاره 131
- انجام عمل مثبت در حد توان 133
- شکرگزاری با خدمت به خلق و مخلوقات 135
- انزجار خدا از فتنه گری 136
- اغتنام فرصت جوانی برای شکرگزاری 137
- برتری ارزش عمر بر سایر نعمت ها 138
- بازگشت به اصل خویش 139
- عبادت خدا و خدمت به خلق خدا 139
- ارزش کمّی کار مثبت 141
- اشاره 147
- تواضع در قبال حق 149
- هدایت خلق، تجارت پرسود 151
- اتمام حجت خدا توسط بندگان خاص 153
- عذر بیهودۀ اهل گناه 154
- وعدۀ حق به مهاجرین الی الله 156
- غارتگران سرمایۀ عمر 157
- اشاره 162
- عظمت سورۀ عصر 163
- تفسیری اجمالی از سورۀ عصر 164
- همت در هزینۀ عمر 165
- حرکت مثبت موجودات عالم 166
- انسان، تنها خسران گر عالم 167
- تفاوت «ضرر» و «خسران» 168
- زندگی در خسارت، بدتر از حیوانیت 169
- تاجران پرسود 172
- اشاره 176
- عصر ظهور، عصر معرفت 178
- هزینه عمر در باطل 179
- تشبیه زندگی دنیایی به آب 179
- ترسیم شکل ظاهری دنیا 180
- حکایت ابوسعید ابوالخیر 181
- حکایت گرگان و کرمان 181
- ادامۀ توضیح آیات شریفه 182
- اشاره 189
- عبادت با نگاه کردن به عالم 191
- ارزش و جایگاه عالم 192
- ارزش طالبان علم 193
- آزادگان سرافراز کربلا 194
- ارزش فراگرفتن علم و دانش 196
- آزادی حقیقی، آزادگان واقعی 196
- اشاره 202
- مراتب حکیمانه برای علاقه مندان به سعادت 204
- تدبّر، راه جلوگیری از خسران 205
- تدبر در طبیعت 205
- جلوۀ تربیتی خدا در عالم حیوانات 207
- تربیت رحیمانه خدا نسبت به بندگان 207
- دریافت عجیب سهم امام 208
- اختیاری بودن سعادت و شقاوت 208
- خواستن، شرط دریافت سود ابدی 209
- نمونه ای از معاملۀ پر سود 211
- اشاره 216
- نگاه رحیمیّۀ حق و تبدیل انسان به شجرۀ طیّبه 218
- ثمرۀ قبول نگاه ربوبی حضرت حق 220
- عشق، اساس خلقت انسان 221
- شناخت سه حقیقت؛ خدا، قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله 222
- شناخت پیامبر صلی الله علیه و آله از طریق امیرالمؤمنین علیه السلام 224
- خروج از ظلمت به سوی نور 225
- اشاره 230
- کبر، عامل سقوط انسان 232
- اتصال به حق با بصیرت 233
- نسنجیدن اعمال جهنمیان در قیامت 234
- جهل از دیدگاه فلاسفه 235
- اتصال همه جانبه به پروردگار 236
- رعایت جوانمردی در جنگ 238
- مراحل نظام حرکت به سوی تجارت ابدی 238
- اتصال حضرت ابراهیم علیه السلام به حقیقت 239
- اتصال حقیقی امیرالمؤمنین علیه السلام به حضرت حق 240
- اشاره 246
- سرمایه یقین به حقیقت 247
- پیامبر صلی الله علیه و آله در قلۀ یقین 248
- خلقت عقل بر پایۀ قبول حق 249
- عدم یقین، نتیجۀ دوری از عقل 251
- حکایتی از مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی 252
- دیدن چهره های الهی 253
- رشد انسان، خواستۀ پروردگار 255
- اشاره 260
- انسان، زمینه ساز ضرر 261
- تدبّر در آثار رحمت حضرت حق 263
- شناخت خداوند با مطالعۀ سه پرونده 264
- نمونه هایی از آثار پروردگار 265
- نگاه رحیمیّۀ حق در پرورش انسان 266
- وسایل پرورش روح 267
- اتصال کامل پیامبر صلی الله علیه و آله به پروردگار 269
- ارزش غلام سیاه کربلا 269
- نشانه های کافران و بریدگان از خدا 270
- اشاره 275
- معرفی الگوهای قرآنی 277
- ویژگی های ابوذر 278
- ابوذر، الگویی برای هزینۀ صحیح عمر 278
- ارزش کیفیّت عمل 280
- کبر، دلیل انکار حق 281
- پند گرفتن در حرکت توحیدی 281
- اندیشه در وجود پیامبر صلی الله علیه و آله 283
- اندیشه در نفس 284
- رؤیت جمال الهی در آیینۀ طبیعت 285
- تفکّر، تمییز دهندۀ انسان از حیوان 286
- اشاره 292
- نشانه های اهل تعقّل 294
- عقل و اندیشه، نجات دهندۀ کشیش مسیحی 295
- جنگ فرهنگی یزیدیان و عاشورائیان 296
- نشانۀ دوم اهل تعقّل 297
- دو مدال افتخار اهل تعقّل 298
- زراعت و تجارت اهل تعقّل 299
- رشد و نمو کشت زارع 301
- اهل تعقل و هزینۀ صحیح سرمایۀ عمر 302
- اشاره 306
- یاری دهندگان عقل و فقر جهل 308
- عدم پذیرش عذر جاهل در قیامت 309
- عقل مسموع و اثرات آن 310
- یکی بودن خیر با حجر بن عدی 312
- در امان ماندن اهل خیر از ضلالت 313
- کسب رحمت در تجارت خانۀ دنیا 314
- اشاره 320
- بیماری مهلک استغنای از حق 321
- علت نپذیرفتن دعوت حق 322
- لبیک دعوت حق از سوی خاشعان 323
- دعوت حق در نهایت محبّت 324
- تکبر حزب شیطان در مقابل دعوت حق 325
- ادامۀ شرح آیۀ شریفه 326
- تفقّه در دین، مقدمۀ تجارت 327
- نجات از عذاب، سود پذیرش دعوت 329
- مراحل تجارت 330
- باطن تجارت 331
- ظاهر تجارت، مجاهدت با مال و جان 333
- اشاره 336
- دیدگاه قرآن درباره زندگی پاک 338
- امنیّت کشتی تجارت توسط حضرت حق 338
- دروغ در ذکر «لا اله الا اللّه» 340
- مصداق عینی «نُورَ اللّهِ » 341
- خطرات زنان 343
- معنای حیات طیبه 345
- لزوم ورود به حریم دفاع خدا 345
- اشاره 350
- مخلصین و جبران لغزش احتمالی 352
- آیه الله العظمی بروجردی و جبران زیان احتمالی 353
- علاقۀ شدید مؤمنان به پروردگار 356
- منبر تربیتی ملا عباس تربتی 357
- تاجر حقیقی مؤمن واقعی 358
- کاسب فاسد و زن پاک دامن 359
- اشاره 364
- شناخت حق از کلام مخلَصین 366
- معرفت، ملاک پاداش اعمال 367
- تسلیم، نتیجه شناخت دعوت کننده 368
- درخواست معرفت از پروردگار 369
- ارزش مال در کنار معرفت 370
- دعوت کننده چه کسی است ؟ 371
- دعای یکی از راه های معرفت حق 372
- اشاره 379
- قلب پاک و دل بیمار 381
- درمان قلوب بیمار با قرآن 382
- دل پاک حاج شیخ عبدالکریم حایری 383
- شب بیداری مردان خدا 385
- تشبیه قلب به سگ 386
- آسیه، الگوی زنان و مردان تا قیامت 386
- تشبیه انسان غافل به حیوان 387
- تشبیه انسان به نبات 387
- تشبیه انسان غافل به شیطان 388
- ارزش حقیقی مؤمن نزد خدا 389
1- نمل (27):55؛ «بلکه شما گروهی نادان هستید.»
2- زر آبادی، سیدموسی (1294-1353 ق)، عالم ربانی و متأله قرآنی، جامع معقول و منقول. پدر وی سیدعلی زرآبادی قزوینی از عالمان وارسته و فاضل و اهل معانی و حقایق بود. نسب سید به شهید اهل البیت، زید بن علی بن الحسین علیه السلام می رسد. سیدموسی در قزوین و تهران به تحصیل علوم معقول و منقول پرداخت و به مراتب عالی این علوم دست یافت. گفته اند وی در کار تحصیل علم همتی والا و تلاشی بسیار داشت. استادان او در تهران عبارت بودند از: میرزا حسن کرمانشاهی، سید شهاب الدین شیرازی، شیخ علی نوری حکمی و شیخ فضل الله نوری. سید در علوم غریبه و فنون محتجبه یکی از استادان مسلم و کاملان متبحر بوده است و در مراحل تقوی و تهذیب نفس و سلوک شرعی نیز از نخبگان عصر خود بود، لیکن استادان و مربیان او در این موارد، شناخته نیست. مرحوم زرآبادی یکی از سه رکن عمدۀ «مکتب تفکیک» در سدۀ چهاردهم اسلامی است. دو رکن دیگر آن یکی میرزا مهدی اصفهانی و دیگری شیخ مجتبی قزوینی خراسانی است. مکتب تفکیک یعنی مکتب جداسازی سه راه و روش معرفت: راه و روش قرآنی، راه و روش فلسفه و راه و روش عرفانی. سید موسی زرآبادی در روز دوم ماه ربیع الثانی 1353 ق از این جهان به دیار باقی رخت برکشید و پیکر او را در صحن امامزاده حسین علیه السلام در قزوین به خاک سپردند. دایره المعارف تشیع: 459/8.
3- اصفهانی، میرزا مهدی بن اسماعیل غروی (اصفهان، 1353 مشهد، 1356 ق)، از علمای معقول و منقول و دارندۀ مکتبی خاص در معارف الهیه. در اصفهان در میان خاندان مشایخ بیدآباد متولد شد و پس از تحصیل در محضر پدر خویش و آقا سیدمحمدباقر درچه ای و آخوند کاشانی و جهانگیرخان قشقائی، به عتبات رفت و به توصیۀ حاج آقارحیم ارباب به خدمت آقا سیداسماعیل صدر رسید. پس از آنکه چندی در حوزۀ آخوند خراسانی و آقا سیدمحمدکاظم یزدی حضور یافت، حسب الامر آقای صدر به حوزۀ میرزا نائینی وارد شد و روزانه بر سر درس میرزا در فقه و اصول حضور یافت و مبانی شیخ انصاری را که به توسط میرزا شیرازی تهذیب یافته و از طریق آقا سیدمحمد فشارکی به میرزا نائینی رسیده بود فراگرفت و به اجتهاد رسید. اما در مراتب سلوک از همان بدو ورد به عتبات در تحت تربیت آقای صدر که از خواص اصحاب آخوند ملافتحعلی عراقی می بود در آمد و آنگاه با آقا سیداحمد کربلائی و آقا شیخ محمد بهاری که هر دو از بزرگان اصحاب آخوند ملاحسینقلی همدانی بودند آمیزش یافت و نیز با جمعی دیگر از اهل سلوک همچون آقا سیدعلی قاضی و آقا سیدجمال گلپایگانی که در درس میرزای نائینی شریک وی بود انس گرفت و در وادی سیر روحانی آن جمع وارد شد. پس از مدتی اعتکاف در مسجد سهله و مکاشفه ای که به وی دست داد، جزوه هایی را که در حین اشتغال به فلسفه و عرفان نوشته بود در شط کوفه انداخت و مکتبی جدید در معارف ربوبی مبتنی بر قرآن و احادیث پدید آورد که بعداً تنی چند از شاگردانش آن را به کمال رساندند. برخی از آثار او عبارتند از: ابواب الهدی، الجنات الرضویه، غایه المنی، الصوارم العقلیه، اعجاز قرآن، معارف قرآن، مصابیح الهدی در فقه. برخی از شاگردان او عبارتند از: شیخ هاشم قزوینی، شیخ مجتبی قزوینی، شیخ حسینعلی راشد، شیخ محمدکاظم دامغانی، سید حسین قاضی طباطبایی. دایره المعارف تشیع: 225/2.
4- عالم ربّانی، حکیم زاهد الهی، و متألّه بزرگ قرآنی، شیخ مجتبی قزوینی خراسانی (1318-1386 ه. ق).
5- الهیان، علی اکبر بن محمد تقی تنکابنی قزوینی (ح 1308 ق - 1380 ق / 1339 ش) از اهل سلوک، در قزوین متولد شد و تا 1322 ق که پدرش حیات داشت در آن شهر تحصیل کرد. در 1323 ق به تهران رفت و بعد از تحصیلی چند عزم نجف کرد و مدتی کوتاه به درس آخوند خراسانی حاضر شد. قزوین بازگشت و به محضر آقا سیدموسی زرآبادی که از اجلۀ اهل سلوک بود به تهذیب نفس پرداخت. در 1345 ق به رامسر رفت و از آن پس عمر خویش را بیشتر به مسافرت می گذراند تا در اواخر حیات که در طالقان بود مریض شد و سرانجام در تهران درگذشت. کراماتی از او نقل کرده اند. دایره المعارف تشیع: 326/2.
و اهل بیت علیهم السلام - را برای تشخیص حقایق مانند ترازو می دانیم.
فلاسفه می گویند:
جهل، امری عدمی است؛ یعنی نبود عقل است. عقل امر وجودی است؛ یعنی ارزش و وزن دارد. پروردگار عالم در قیامت جهل را که امری عدمی است، چگونه با ترازوی قیامتی خود وزن کند؟ چیزی نیست که وزن شود، عدم است، یعنی نبوده و نیست. نبودن که قابل کشیدن نیست.
ایمان، فضیلت، اخلاق و عمل صالح قابل کشیدن و وزن است، ولی شخصی بی دین و لاییک در روز قیامت چیزی ندارد که خدا وزن کند. کسی که وارد قیامت می شود، اما نماز ندارد، نمازِ نداشته را بکشند؟ چیزی که نیست را چگونه در ترازو بگذارند؟ هست را در ترازو می گذارند و وزن می کنند. همه چیز بی دین، عدم است، لذا:
«فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَزْناً»(1)
اتصال همه جانبه به پروردگار
پس معلوم شد نظام استوار و حکیمانه، خدا، قرآن، پیغمبر صلی الله علیه و آله و عقل که گیرندۀ مایه های معارف است. این مایه ها باید ابتدا نفس را تزکیه کند و انسان را وارد منزل «یقظه» یعنی بیداری کند، در آن بیداری سیاهی های نفس را ببیند و شروع به پاک کردن آنها کند.
نخستین سیاهی نفس، کبر است، یعنی ایستادن در برابر حضرت حق؛ که به خداوند بگوید: رابطۀ تو و من، نه رابطۀ مالک و مملوکی است، نه رب و مربوب.
ممکن است متکبر این حرفها را نزند، اما در عمل دارد می گوید: تو چرا به من امر می کنی؟ من نیز برای خودم کسی هستم.