قصه های اسلامی ماه (مرد خسیس) صفحه 2

صفحه 2

در دست دارد ولباس زهد پوشیده است . مسرور جلو آمد و گفت : تو کیستی ؟ رهگذر گفت :

من قاری قرآن هستم و از مکه می آیم. مسرور گفت : من آثار شرارت و تقلب در تو میبینم و بلافاصله شمشیر کشید و سر او را جدا کرد ، وقتی که او را کشت دربار شتر او وزیر لباسهایش تیر و کمان و خنجری پیدا کرد که مخصوص دزدان بود و معلوم شد اوهم دزد میباشد که برای بهره برداری بهتر به لباس پرهیزکاران و قیافه آنان در آمده است .

موقعیکه مسرور سر او را آورد و دو مرتبه سرها را شماره کرد دید سرها درست چهل عدد است و با این سرجدید سرها 41 عدد میشود و معلوم شد دفعه ی قبل در شمارش سرها اشتباه کرده است . وروشن شد که در اشتباه او هم سری بود است.

ضررنوعی

موقعیکه مسرور نزد هارون رفت و جریان را نقل کرد هارون گفت من از کشته شدن این مرد خوشحال تر شدم تا از کشته شدن آن 40 نفر ، زیرا آنان دزدان آشکار بودند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه