- [مقدمه کتاب] 1
- باب اوّل در اقرار بوجود حقتعالی و صفات کمالیه اوست و در آن چند فصل است 3
- فصل اوّل در اقرار بوجود صانع عالم است 3
- فصل دوم آنکه حقتعالی قدیم و ازلی و ابدیست 5
- فصل سیم آنکه حقتعالی قادر مختار است 5
- فصل چهارم آنکه خداوند عالم عالمست بهر معلومی 6
- فصل ششم آنکه حقتعالی حی است 7
- فصل پنجم آنکه حقتعالی سمیع و بصیر است 7
- فصل هفتم آنکه حقتعالی مرید است 7
- فصل نهم باید دانست که حقتعالی صادقست 8
- فصل هشتم آنکه حقتعالی متکلمست 8
- فصل دهم آنکه صفات کمالیه الهی عین ذات مقدس او است 8
- مبحث اول آنست که او یگانه است 9
- باب دویم در بیان صفاتیست که از حقتعالی نفی باید کرد و در آن چند مبحث است 9
- مبحث چهارم آنست که صانع عالم دیدنی نیست 11
- مبحث سیم آنکه صانع عالم مثل ندارد 11
- مبحث دویم آنکه حقتعالی مرکب نیست 11
- مبحث پنجم آنست که جناب مقدس الهی محل حوادث نیست 12
- مبحث هفتم آنکه حقتعالی با چیزی متحد نمیشود 13
- مبحث ششم آنکه جناب مقدس الهی را نامهای بسیار هست 13
- مبحث اول آنکه مذهب امامیه آنست که حسن و قبح افعال عقلیست 14
- باب سیم در بیان صفاتیست که متعلق است بافعال حقتعالی و در آن چند مبحث است 14
- مبحث هشتم آنکه حقتعالی در قدیم بودن شریک ندارد 14
- مبحث سیم آنکه حقتعالی بندگان را بر افعالی که اختیاری ایشان نیست تکلیف نمیکند بآن 15
- مبحث دویم آنکه صانع عالم فعل قبیح نمیکند 15
- باب چهارم در مباحث نبوتست و در آن چند مبحث است 17
- [مقصد] اول آنکه امامیه را اعتقاد آنست که بعثت پیغمبران بر حقتعالی واجبست عقلا 17
- مقصد دویم بدان که طریق دانستن حقیقت پیغمبران معجزاتست 18
- مقصد سیم باید که پیغمبر افضل از جمیع امت خود باشد و اعلم از همه باشد 19
- مقصد چهارم آنکه علمای امامیه اتفاق کرده اند بر آنکه انبیاء و ائمه علیهم السلام افضلند از جمیع ملائکه 20
- مقصد پنجم در بیان حقیقت پیغمبری محمد بن عبد اللّه بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف است 21
- اشاره 34
- باب پنجم در امامت است 34
- مقصد اول در وجوب نصب امام است 35
- اشاره 35
- وجه دویم آنکه نصب امام لطف است و لطف بر خدا واجبست عقلا 35
- وجه اول آنکه هر دلیلی که دلالت بر وجوب فرستادن پیغمبران می کند بر نصب امام نیز می کند 35
- وجه سیم [نصب حافظان شریعت] 35
- اشاره 36
- وجه پنجم مرتبه امامت چنانکه دانستی نظیر منصب جلیل نبوتست 36
- وجه چهارم [عادت تعیین خلیفه در جمیع انبیاء] 36
- دلیل دویم در آیه کریمه وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلی رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَ 37
- دلیل چهارم آیات بسیار است که دلالت میکند بر آنکه خدا همه چیز را در قرآن مجید بیان فرموده است 37
- (اول) آیه وافی هدایه الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی 37
- مقصد دویم در بیان شرایط امامت است بنابر قول متکلمین 37
- دلیل سیم حقتعالی میفرماید که وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُون 37
- دلیل پنجم فرموده است که أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم 37
- مقصد سیم در بیان صفات و خصایص امام است 40
- مقصد چهارم در طریق شناختن امام است و او را بچند وجه میتوان شناخت: 45
- وجه سیم معجزه که مقارن دعوی امامت باشد 45
- وجه دویم افضل بودن امام است از جمیع امت 45
- وجه اول [نص حضرت رسول صلّی اللَّه علیه و آله] 45
- (اول) آیه وافی هدایه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُون 48
- مقصد پنجم در بیان بعضی از آیاتست که دلالت بر امامت و فضیلت امیر المؤمنین علیه السّلام میکند 48
- (دویم) آیه کریمه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِین 50
- (سیم) [تفسیر آیات صدق و صدیق بآن حضرت علیه السلام] 57
- (پنجم) آیه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هاد 58
- (چهارم) حق تعالی میفرماید أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْه 58
- (ششم) وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد 58
- (هفتم) آیه کریمه تطهیر است 60
- (هشتم) آیه مباهله است 63
- (نهم) وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَه 69
- (دهم) إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا 70
- (یازدهم) لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ 75
- (دوازدهم) فان تظاهرا علیه فان اللّه هو مولیه و جبریی و صالح المؤمنین 78
- (سیزدهم) أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ وَ عِمارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ 78
- (دلیل چهاردهم) إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّه 82
- (پانزدهم) قُلْ کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب 83
- (شانزدهم) آیه نجوی است 84
- (هفدهم) آیه وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا 85
- (هیجدهم) قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی 86
- (بیستم) قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْنا 87
- (نوزدهم) وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُون 87
- (بیست و یکم) الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآب 90
- فصل اول در حدیث غدیر خم است 90
- اشاره 90
- مقصد ششم در بیان احادیث متواتره است 90
- فصل دویم در حدیث منزلت است 111
- فصل سیم در بیان اختصاص آن حضرت است بمحبت خدا و رسول 116
- فصل چهارم در بیان اختصاص حضرت امیر علیه السّلام بحضرت رسول صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم در اخوت و هم راز بودن و سایر امور و در آن چند مطلب است: 127
- مطلب اول اخوت است 127
- مطلب دویم آنکه آن حضرت صاحب اسرار خدا و رسول او بود 128
- مطلب سیم [به امر رسول خدا همه درها بسوی مسجد مسدود شد مگر در خانه علی علیه السلام] 128
- مطلب چهارم [شکستن بت های کعبه بر دوش رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم] 129
- فصل پنجم [در بیان الحق مع علی و علی مع الحق] 131
- فصل ششم در بیان افضلیت آن حضرت است بر سایر صحابه 135
- فصل هفتم [نصوص صریح در امامت ایشان و تجاهل مخالفان] 142
- (مطلب اول) در مطاعن أبو بکر است 150
- فصل هشتم در بیان مطاعن آن جماعتی که غصب حق آن حضرت کردند 150
- اشاره 150
- مطلب دویم در بیان قلیلی از بدع و قبایح اعمال و شنایع افعال عمر است 214
- مطلب سیم در بیان قلیلی از مطاعن عثمانست 254
- اشاره 273
- مقصد هفتم در بیان امامت سایر ائمه است صلوات اللّه علیهم 273
- طریق اول طریق نص است 275
- [طریق] دویم افضلیت است 279
- (طریق چهارم) معجزه است 282
- (طریق سیم) عصمت است 282
- (طریق پنجم) اجماعست 283
- مقصد هشتم در بیان اثبات وجود امام دوازدهم و غیبت آن حضرت است- 289
ذکر حقتعالی میکند و تلاوت سوره انا انزلناه و سایر آیات مینماید چون متولد می شود مربع نشسته از جانب پا بزیر می آید چون بزمین می آید رو بقبله می کند و دستها را بر زمین میگذارد و سر بجانب آسمان بلند میکند و صدا بگفتن کلمه شهادت بلند میکند پس ملک در میان دو دیده اش و دو کتفش همان آیه را نقش میکند پس ندائی از میان عرش باو میرسد که ثابت باش بر حق که ترا برای امر عظیمی خلق کرده ام تو برگزیده منی از خلق من و محل راز من و صندوق علم منی بر وحی من و خلیفه منی در زمین من و برای تو و هر که دوست میدارد ترا واجب گردانیده ام رحمت خود را و بخشیده ام بهشت خود را باو و بعزت و جلال خود سوگند یاد میکنم که هر که با تو دشمنی کند او را در بدترین عذاب خود بسوزانم هر چند در دنیا روزی او را فراخ کرده ام چون ندای منادی تمام شود آیه شهد اللَّه را تا آخر در جواب منادی بخواند پس در آن وقت حقتعالی علوم اولین و آخرین را باو عطا کند و مستحق آن شود که روح القدس در شب قدر و غیر آن او را زیارت میکند چون برتبه جلیل امامت فایز گردد حقتعالی در هر شهری مناری و علمی از نور برای او بلند کند که اعمال بندگان خدا را در آن
ببیند و بروایتی در آن شبی که متولد می شود نوری در آن خانه ساطع گردد پدر و مادرش آن را مشاهده نمایند چون بزمین آید روی بقبله کند و سه مرتبه عطسه کند و انگشت بتحمید بلند کند و ناف بریده و ختنه کرده بیاید و دندانهایش همه روئیده باشد و یک شبانه روز نور زردی مانند طلا از دستهای او ساطع باشد.
و در احادیث بسیار وارد شده است که خانه های ایشان محل نزول ملائکه است و در خانه های ایشان مکرر نازل میشود و حضرت صادق علیه السّلام فرمود که ملائکه با اطفال ما مهربانترند از ما و دست زد حضرت ببالشی از بالشهای خانه خود و فرمود که بسیار تکیه کردند باینها ملائکه و بسیار میباشد که ما پرهای ایشان را برمیچینیم و جمع می کنیم و تعویذ اطفال خود می نمائیم و ایشان حجت خدایند بر جمیع جن و افواج جنیان بخدمت ایشان می آیند و حلال و حرام و احکام دین خود را از ایشان فرا میگیرند و ائمه ایشان را خدمات میفرمودند و برسالت ها میفرستادند و یکی از جن بصورت اژدهای عظیمی در مسجد کوفه بخدمت حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام آمد در وقتی که آن حضرت بر منبر بود و بلند شد پرسید که کیستی گفت عمرو بن عثمان که پدرم را بر جن خلیفه کرده بودی و او در این وقت فوت شد چه میفرمائی حضرت او را بجای پدر خود خلیفه گردانید اینها مجملی است از احوال ظاهر ایشان که عقل اکثر خلق بآن میتواند رسید و غرایب احوال و خفایای اسرار ایشان را نمیداند و تاب شنیدن آنها را ندارد
مگر ملک