کتاب توحید - دفتر دوم: معرفت خدا و آثار و احکام آن صفحه 134

صفحه 134

اختیاری نبودن معرفت مجدّد

ممکن است گفته شود: در مواردی که برای اولین بار کسی یا چیزی را می شناسیم، همین طور است. در این موارد ما از قبل نمی دانیم که چه معرفتی پیدا می کنیم. مثلاً کسی را که از قبل می شناسیم، وقتی می خواهیم مجدّداً ببینیم، تصمیم می گیریم که به او بنگریم و توجه نماییم و می دانیم که این نگاه کردن و توجه نمودن، ما را به معرفت مجدّد او می رساند. پس در این گونه موارد، ما هم اِشراف علمی بر معرفت خود داریم و هم سلطه ی عملی.

می گوییم: در همین موارد هم مسأله به این سادگی نیست. در هیچ معرفتی نه اِشراف علمی پیش از حصول آن داریم و نه سلطه ی عملی. دقّت شود در نقد گفته ی فوق 3نکته ی دقیق وجود دارد.

اولاً این که گفته شده: اگر ما کسی را بشناسیم، می دانیم که با نگریسن به او به معرفتِ مجدّدش نایل می شویم، این دانستن، قطعی و ضروری نیست، صرفاً یک عادت است. ما عادت کرده ایم که با نگریستن و توجه نمودن به کسی او را بشناسیم؛ اما این عادت صرفا تکرار یک تجربه است و پشتوانه ی عقلی و ضروری ندارد. یعنی هیچ ضرورت عقلی وجود ندارد که ما وقتی برای چندمین بار به کسی می نگریم، حتماً او را بشناسیم. چه بسا صد بار او را دیده و شناخته باشیم و بار صدو یکم ببینیم و نشناسیم! در مقام تشبیه مانند دارویی است که به طور عادی خاصیّت معیّنی را دارد. صدها بار تجربه شده که فلان دارو، فلان خاصیت را دارد؛ اما این تجربه های مکرّر ثابت نمی کند که همیشه این دارو باید همین خاصیّت را داشته باشد. تجربه ضرورت نمی آورد و اگر خدا نخواهد، دارو اثر و خاصیّت خود را نخواهد داشت. با این ترتیب ما نمی توانیم ادّعا کنیم که بر نتیجه و حاصل نگریستن و توجه کردن خود، اشراف علمی داریم؛ چون ضرورتی در ترتّب این نتیجه بر آن مقدّما وجود ندارد.

نکته ی دوم این که در بررسی همین موارد، غیریّت نگریستن، خیره شدن و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه