کتاب توحید - دفتر دوم: معرفت خدا و آثار و احکام آن صفحه 180

صفحه 180

نامعلوم و قریب بودن خالق

فَإن قالُوا: فأنتُم الآنَ تَصِفُونَ مِن قُصُورِ العِلمِ عَنهُ وَصفاً حَتّی کأنَّهُ غَیرُ مَعلُومٍ، قیل لَهُم: هُوَ کَذلکَ مِن جِهَةٍ إذا رامَ العَقلُ مَعرِفَةَ کُنهِهِ و الإحاطَةَ بِهِ و هُوَ مِن جِهَةٍ أُخری أقرَبُ مِن کُلِّ قَریبٍ إذا استُدِلَّ عَلیهِ بِالدّلائِلِ الشّافِیَةِ.

پس اگر بگویند: شما طوری نارسایی علم نسبت به او را وصف می کنید که گویی یک امر مجهول و نامعلوم است، پاسخ این است که: از یک جهت همین طور است. اگر عقل بخواهد ذات او را بشناسد و بر او احاطه پیدا کند، ولی از جهت دیگر از هر نزدیکی نزدیکتر است اگر با نشانه های قطعی و صریح بر وجودش دلیل آورده شود.

می بینیم که امام (ع) با صراحت، معلوم بودنِ خداوند متعال را مردود می شمارند؛ البته اگر با نور عقل (که حقیقتش همان نور علم است) بخواهیم به او معرفت پیدا کنیم. بنابراین، او معلوم و معقول نیست. اما بلافاصله تصریح می فرمایند که از جهت دیگر از هر نزدیکی نزدیک تر است وقتی که به شواهد و نشانه های قطعی وجود او در عالم نظر کنیم.

فَهُوَ مِن جِهَةٍ کَالواضِحِ ل یَخفی علی أحَدٍ و هُوَ مِن جِهَةٍ کالغامِضِ لایُدرِکُهُ أحَدٌ و کَذلکَ العَقلُ أیضاً ظاهِرٌ بِشَواهد و مَستُورٌ بِذاتِهِ.

پس او از جهتی هم چون واضح و آشکاری است که بر هیچ کس مخفی نیست و هم او از جهت دیگر هم چون پنهانی است که هیچ کس او را درک نمی کند و عقل هم همین طور است با نظر به شواهد، آشکار و با نظر به ذاتش پوشیده است.

این نتیجه همان است که در مجموع بحث به دنبالش هستیم. خالق هستی چنان آشکار است که گویی بر هیچ کس پوشیده نیست و هم او چنان پنهان است که گویی هیچ کس او را نمی شناسد و راهی برای ادراکش ندارد. خوش بختانه خداوند نور عقل را برای ما حجّتی قرار داده تا باور این مطلب بر ما سخت نباشد. کسی نگوید: چه طور

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه