کتاب توحید - دفتر دوم: معرفت خدا و آثار و احکام آن صفحه 199

صفحه 199

داخل و خارج اشیا بودن خداوند

داخِلٌ فی الأشیاءِ لا کَشَیءٍ فی شَیءٍ داخلٍ و خارِجٌ مِنَ الأشیاءِ لا کَشَیءٍ مِن شَیءٍ خارجٍ.

داخل در اشیا است نه مانند چیزی که داخل چیز دیگر است و خارج از اشیا است نه مانند چیزی که خارج از چیز دیگر است.

مضمون و محتوای این عبارت، معلوم و معقول ما نمی شود. تا آن جا که عقل ما می فهمد، فرض چیزی که هم داخل هر چیز و هم خارج از هر چیز باشد، فرض معقولی نیست. علّت معقول نبودن این فرض از فرمایش خود مولا روشن است. ایشان تصریح فرموده اند که داخل و خارج بودن او هیچ شبیهی ندارد؛ یعنی آن چه از دخول و خروج اشیای عالَم می فهمیم، باید از ذات مقدّس ربوبی تنزیه نماییم. او چون محدود به هیچ حدّی نیست، هیچ یک از مفاهیم مخلوقات بر او صدق نمی کنند.

پس حدّاکثر فهمِ عاقلانه از این عبارات، معنای تنزیهی آن هاست. داخل اشیا بودن، او را از این که بیرون از آن ها باشد، تنزیه می کند و خارج اشیا بودن از این که داخل در آن ها باشد، تنزیهش می نماید. به بیان ساده تر می توان او را داخل در اشیا دانست و نه بیرون از آن ها. یعنی عقلِ ما دو سرِ تنزیهی مطلب را می فهمد: نه داخل است و نه خارج. اما آیا ورای این دو نفی، چیزی اثباتی هم درک می کند؟ هرگز.

در مقام مثال مانند نفی حدّ تعطیل و تشبیه است. نور عقل غیر از این دو نفی، چیزی از ذات یا صفات خداوند کشف نمی کند. اما آیا با این سخن بدین معناست که انسان در معرفت پروردگار چیزی جز این دو نفی نصیبش نمی شود؟ آیا حدّاکثر شناخت بشر به خدایش، رسیدن به این حدّ عقلانی است؟ هرگز.

همه ی لطف مطلب در این است که آن چه عارفِ به خدا نصیبش می شود، یک امر معقول و متصوَّر نیست. او خودِ خدا را وجدان می کند، نه صورتی و وجهی از او را. اما از آن چه وجدان کرده، به نور علم و عقل هیچ نمی فهمد. یعنی هیچ مفهوم و هیچ تصوّری و هیچ بیانی نمی تواند از معروف او پرده برداری نماید. لذا بارها گفته ایم که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه