یک گام تا خدا : مباحثی پیرامون تکبر و خودخواهی صفحه 373

صفحه 373

ما برای خود مالکیت قائل شدیم؛ پسر من، بچه من، همسر من، خانه من، ماشین من! بعد می نشینیم غصه آن را می خوریم. اگر خانه را به صاحب خانه تحویل بدهیم، راحت می شویم. زندگی شیرین و زیبا می شود.

عمار دُھنی

تواضع و فروتنی و افتادگی، ریشه همه خوبی ها و تکبر و غرور ریشه تمام نکبت ها و بدی هاست. یک روز یکی از شیعیان خالص امام صادق علیه السلام به نام عمّار دُهنی را برای شهادت به دادگاه بردند. قاضی دادگاه هم از اهل سنت بود و آن زمان هم زمانی بود که نسبت به اهل تشیع ایراد می گرفتند. یک مقدار حالت انکار داشتند. ایشان بر حقّانیت یک مظلومی شهادت داد.

قاضی که نامش ابن ابی لیلا بود، رو به عمّار دهنی کرد و گفت: من می دانم راست می گویی. تو اهل دروغ و فریب نیستی. من تو را می شناسم. در این که پاک و راستگو و صادق هستی، هیچ شکی ندارم، ولی چون هم مذهب من نیستی، من نمی توانم شهادت تو را قبول کنم.

بدن عمار دهنی لریزد و شروع به گریه کرد. خیلی گریه کرد. به تعبیر روایت: «وَ استَفرَغَهُ البُکَاءُ»؛ یعنی گریه امانش نداد. ابن ابی لیلای قاضی چون چنین دید، گفت: جناب عمار دهنی، تو مردی دانشمند و اهل حدیث هستی. اگر از این نسبت ناراحت می شوی، اظهار برائت و بیزاری کن. بعد از آن از برادران ما خواهی بود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه