- مقدمه 1
- اشاره 3
- معنی «عالَم» 4
- عبور از ماهیات 6
- ارتباط جنبه ی وحدانی انسان با أحد 9
- عالم دینی و واردشدن در بقای خود 12
- بودنِ متصل به مقصد 16
- دستورات دینی و عالَم دینی 18
- عالم دینی و کشف جایگاه احکام الهی 21
- عبادات؛ عامل ورود به عالَم وحدت 24
- وقتی انسان جای خود را گم کرد 26
- معنی آرامشِ با خدا 29
- نجات از نیستی ها 31
- فرهنگ غربی و بی عالَمی 34
- فرهنگ غفلت از درون 38
- آثار بی عالَمی نسل امروز 41
- نظر به انسان های معصوم؛ عامل ورود به «عالَم دینی» 44
- تفاوت برخورد انسان دینی و انسان مدرن با طبیعت 47
- بی وطنی بشر مدرن 49
- بحران امیال 52
- عالَم غیر دینی و آینده ای تخریب شده 55
- طبیعت؛ منظر جمال الهی 59
- ارتباط 60
- اشاره 62
- معنی بازگشت به خود 65
- در چه عالَمی زندگی می کنیم؟ 70
- چگونگی زندگی در عالَم دینی 73
- تفاوت حوزه با دانشگاه 76
- گذر از چیستی به سوی هستی 78
مقدمه
باسمه تعالی
وقتی می بینیم بشر امروز از روزگار خود به تنگ آمده و به دنبال گمشده ای است تا از این عسرت به در آید، آیا نباید از خود پرسید آن گمشده چه چیزی است که در اوج رفاه،باز فقدان آن را احساس می کند؟
وقتی انسان برای خود عرصه ای بیش از آن چه مدرنیته در جلو او می گذارد می طلبد، و احساس می کند در دنیای مدرن شأن حقیقی او فراموش شده، و در بین انبوه انسان ها، انسان های تبدیل شده به توده و بیگانه از هم،که در برهوت زندگی سرگردان شده اند، هیچ کس به هیچ کس گوش نمی دهد، حال چه باید کرد؟
وقتی دردی ناپیدا ولی آزاردهنده بشر را احاطه کند و بشر در توجه متفکرانه به آن ناتوان باشد، چه چیز پیش می آید؟ سرگردان و بی دفاع، هرچه می خواهد از آن دردِ ناپیدا فرار کند، به آن نزدیک تر می شود. اگر