براهین جهان شناختی از دیدگاه ابن سینا و آکویناس صفحه 173

صفحه 173

د) اگر همه اشیاء بتوانند نباشند، پس زمانی بوده که هیچ چیزی نبوده است.

ه -) اگر این امر صحیح باشد و همه اشیاء چنین بودند، پس هیچ چیزی وجود پیدا نمی کرد. به این دلیل که هرچه پا به هستی نهد، فقط توسط چیزی که قبلاً وجود داشته است وجود می یابد. عدم نمی تواند علت چیزی گردد. پس اگر زمانی هیچ چیز وجود نداشته، غیر ممکن بود که چیزی به وجود آید و اکنون نیز محال بود که چیزی وجود داشته باشد.

و) ولی نادرستی این امر روشن است؛ زیرا می بینیم که اشیائی در جهان وجود دارد. از این رو همه اشیاء، ممکن الوجود نمی باشد. پس باید موجودی باشد که وجودش واجب و ضروری است؛ یعنی موجودی که هیچ گاه حادث نبوده و هرگز از هستی باز نمی ایستد و هیچ گاه نسبت آن به «وجود» و «عدم» مساوی نیست.

ز) هر موجود واجب و ضروری، ضرورتش یا بالذات است و از منبع بیرونی اخذ نکرده یا بالغیر است و از منبع بیرونی اخذ کرده است. در فرض دوم لازم می آید که تسلسل بی نهایتی از واجب الوجودها داشته باشیم که هریک از آنها وجوب بالغیر و مبتنی بر وجود دیگری باشد و چنین چیزی باطل است؛ زیرا:

1. تسلسل بی نهایت از عللِ وابسته، محال است؛ چنان که پیش از این بیان شد. (نگاه کنید به برهان اول و دوم)؛

2. واجب الوجود بالذات نمی تواند وجود وابسته باشد؛

3. پس باید وجود نخستینی که وجوبش بذاته باشد، موجود باشد؛

4. وجودی که ضرورتش بذاته است و ضرورت وجود دیگران از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه