- دیباچه 1
- مقدمه 3
- اشاره 8
- مباحث مقدماتی 8
- تکفیر به تهمتِ شرک 9
- عوامل انتشار اندیشه تکفیری 14
- تبیینِ دیدگاه تکفیری 15
- منظور از توحید در ربوبیت چیست؟ 15
- منظور از توحید در الوهیت چیست؟ 16
- اشکال بر این تقسیمبندی 16
- چرا تکفیریها اکثریتِ امّت را به شرک محکوم میکنند؟ 16
- نتیجه این دو ادّعای ویرانگر 18
- شیوه بحث 18
- تذکّر یک نکته 19
- اشاره 20
- دلیل آنها بر توحید مشرکان در ربوبیت 21
- نکته اول- تصریح آیات و روایات بر اعتقاد مشرکان به سودرسانی و زیانرسانی خدایانشان 24
- اشاره 24
- نقد این نظریه 24
- اشاره 29
- نکته دوم- اعتقاد به وجود پسران و 29
- دختران برای خدای تعالی از عقاید مسلّم مشرکان 29
- نکته سوم- استدلال قرآن به حصول تَمانُع در فرض وجود دو قدرت مستقل در جهان 32
- چرا مشرکان به توحید در ربوبیت اقرار کردند؟ 37
- اشاره 37
- نظر اول- پاسخ فطرت 37
- نظر دوم- این اقرار به ربوبیت خدا است، اما اقرار به یکتایی خدا در این امر نیست 40
- اشاره 42
- اشاره 44
- عباداتی که ادّعا شده است کنار قبور انجام میشود 44
- مبحث اول: قربانی و نذر 44
- مبحث دوم: دعا 46
- اشاره 47
- آیاتی که به آنها استدلال شده است 47
- اشاره 51
- مبحث اول: معنای دعا در آیات مورد استدلال 51
- 2. نامگذاری و ادّعا 53
- 3. طلب واستغاثه 54
- 4. عبادت 56
- مبحث دوم: مقید کردن شرک بودن دعای مسئلت بر قدرت نداشتن غیر خدا بر مورد دعا 72
- اشاره 72
- دو تذکّر ضروری 85
- اشاره 85
- تذکّر اول- شفاعت ربطی به شرک ندارد 86
- تذکر دوم: توسل ربطی به شرک ندارد 88
فرموده است: وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ؛ «و حتماً بعضی از آنان بر بعضی دیگر تفوّق میجستند. منزه است خدا از آنچه وصف میکنند». یعنی خداوند از چنین اوصافی از قبیل فرزند و شریک منزه و مبرّاست و بسی مبرّاتر از آنچه میگویند. عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ؛ یعنی «آنچه را از دید
مخلوقات پنهان است و آنچه را به مشاهده آنان درمیآید، میداند» فَتَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ؛ «و برتر است از آنچه [با او] شریک میگردانند». یعنی مقدستر، منزهتر، متعالیتر، عزیزتر و باشکوهتر است از آنچه ستمگران و منکران میگویند. (1)
چرا مشرکان به توحید در ربوبیت اقرار کردند؟
اشاره
پس از روشن شدن مباحث گذشته، آنچه باقی میماند، تفسیر آیاتی است که به ظاهر، بر اقرار مشرکان به ربوبیت خدای متعال دلالت میکند. در این زمینه، در کلمات مفسران، به دو نظر برخورد میکنیم. مقتضای نظر اول این است که این اقرار، اقرار حقیقی به توحید بوده، اما پاسخ عقل باطنی و فطرت سلیم آنان بوده است. (2) مقتضای نظر دوم این است که این سخنِ مشرکان، اقرار به ربوبیت و خالقیت
خدا بوده، اما اقرار به توحید و یکتایی خدا در این امور نبوده است و اینکه تنها نام الله را در پاسخ بیان داشتند، بدان دلیل بود که او را خدای پدر و بزرگتر از دیگر خدایان میدانستند که علت موجودات به او منتهی میشود.
نظر اول- پاسخ فطرت
1- تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 264.
2- یعنی اگر به عقل باطنی و فطرت سلیم خود مراجعه کنند، باید این پاسخ را بدهند، نه اینکه پاسخ ظاهری و فعلی آنان این است مترجم.