عبد صالح (باب الحوائج إلی الله حضرت قمربنی هاشم اباالفضل العبّاس) صفحه 101

صفحه 101

1- بحارالأنوار، ج45/40.

به دندان گرفت و چون مشک هدف تیرها قرار گرفت و آب آن ریخت [آن حضرت ناامید شد] تا این که تیری به سینه ی او رسید، و از اسب به زمین افتاد، و برادر خود را صدا زد، و فرمود: : « برادر به فریاد من برس» و امام حسین(علیه السلام) چون آمد و دید که برادرش روی زمین افتاده گریان شد ... و سپس فرمود: «الآن اِنکسر ظهری و قلّت حیلتی» ...(1)

ماجرای بی آبی در کربلا

منصب سقّایی حضرت عباس(علیه السلام) اختصاص به کربلا ندارد بلکه او از پیش از ناحیه ی پدر و برادر خود امام حسین(علیه السلام) سقّا نامیده شده بود، چرا که اکثر مورّخین می نویسند: حضرت عباس در جنگ های بسیاری شرکت نمود، و شهامت و شجاعت او نامزد بود، و چون خود را سقّا معرفی نموده بود، شجاعان عرب او را به این نام می شناختند به ویژه اهل کوفه که پایتخت پدرش بود، و به خوبی او را به رشادت و شجاعت و سقایت می شناختند، و از او هراس می کردند، و در سپاهی که عباس شرکت می کرد، دشمن از او بیمناک بود، و از روبرو شدن با او پرهیز می کردند.

او همانند پدرش در هر سمتی از لشگر قرار داشت، فتح و پیروزی برای اهل آن سمت حتمی بود، آری از منصب سقایت و سقّایی حضرت عباس(علیه السلام) دوست و دشمن بهره مند می شدند، و به همین علّت عباس(علیه السلام) را دوست می داشتند، البته او در تمام شئون زندگی، این خصلت را عمل می نمود، به ویژه در روزهای هولناکی که برادرش امام حسین(علیه السلام) از مدینه به طرف مکّه حرکت نمود، و از مکه به سوی عراق آمد، و حضرت عباس(علیه السلام) فرمانده ی لشگر او و سقّای تشنگان بود، و افزون بر این ها او حافظ خیام خواتین و بانوان بود، و در مواقع سوار شدن، و پیاده شدن از کجاوه ها به برادر و عزیزان دیگر خود کمک می نمود، و مراقب احوال همه اهل حرم و دیگران بود.

منصب سقّایی و سقایت اهل حرم و اطفال به دست او بود، و هر گاه اطفال خردسال تشنه می شدند، به آنان آب می داد، و هر گاه بانوان محترمه آب می خواستند، عباس به آنان آب می داد و به هیمن علت او بین آنان معروف به سقا شده بود، و در کربلا این سمت آشکارتر شد ، او در آن هوای گرم، اطفال تشنه را سیراب می نمود، و در وجود او غیرت و حمیّتی بود که نمی توانست طاقت بیاورد، و صدای العطش اطفال تشنه را بشنود، از این رو در آن روزهایی که آب را از خیمه های امام حسین(علیه السلام) قطع کردند، کار برای عباس سخت شد، و از روز هفتم محرّم تا روز دهم به او سخت تر گذشت، چرا که اطفال تشنه بودند، و او نمی توانست آبی برای آنان فراهم کند از این رو در روز عاشورا نزد برادر خود آمد و عرضه داشت :

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه