خداشناسی از دیدگاه قرآن و حدیث صفحه 45

صفحه 45

اما اين وجه دنيايي انسان كه ما آن را مشاهده كرده و مي‌بينيم آحاد انسان و احوال و اعمال آنان به قطعات زمان تقسيم شده و بر مرور ليالي و ايام منطبق گشته و نيز اين‌كه مي‌بينيم انسان به خاطر توجه به تمتعات مادي زميني و لذايذ حسي از پروردگار خود محجوب شده، همه اين احوال متفرع بر وجه ديگر زندگي است، كه سابق بر اين زنــدگــي و ايــن زنــدگــي متــأخــر از آن است و موقعيت اين نشئه موقعيت «يَكُونُ» و «كُنْ» را دارد.

اين نشئه دنيوي انسان مسبوق است به نشئه انساني ديگري كه عين اين نشئه است، جز اين كه آحاد موجود در آن محجوب از پروردگار خود نيستند و در آن نشئه وحدانيت پروردگار را در ربوبيت مشاهده مي‌كنند و اين مشاهده از طريق مشاهده نفس خودشان است، نه از طريق استدلال، بلكه از اين جهت است كه از او منقطع نيستند

(84) خداشناسي

و حتي يك لحظه او را غايب نمي‌بينند و لذا به وجود او و به هر حقي كه از قبل او باشد اعتراف دارند، آري قذارت شرك و لوث معصيت از احكام اين نشئه دنيايي است، نه آن نشئه. آن نشئه قائم به فعل خداست و جز فعل خدا كس ديگري فعل ندارد (دقت فرماييد).

آيه مورد بحث اشاره مي‌كند به تفصيل يك حقيقت و به يك نشئه انساني كه سابق بر نشئه دنيايي اوست، نشئه‌اي كه خداوند در آن نشئه ميان افراد نوع انسان تفرقه و تمايز قرار داده و هر يك از ايشان را بر نفس خود شاهد گــرفتــه است كه: «اَلَسْتُ بِــرَبِّكُــمْ؟ ـ آيــا مــن پــروردگــار شما نيستم؟ قالوا بلي، گفتنـد: آري.» (172 / اعـراف)

تقدم عالم ذر بر اين عالم، تقدم زماني نيست، نشئه‌اي است كه به حسب زمان هيچ انفكاك و جدايي از نشئه دنيوي ندارد، بلكه با آن و محيط به آن است و سابقتي كه بر آن

وجه الهي و عالم ذر (85)

دارد سابقتي است كه «كُـنْ» بر «فَـيَكُـونُ» دارد.(1)

عـالـم ذر و هنگـامه پيمان انسان در پيشگاه الهي

«وَ اَشْهَـدَهُـمْ عَلـيآ اَنْفُسِهِمْ اَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلي شَهِدْنا!» (172 / اعراف)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه