توحید و اسماء و صفات صفحه 10

صفحه 10

سکون به همراه دارد. و جمله «من أنکر شیئاً توحّش منه و نبا عنه» دلالت دارد که سکون وقتی برای انسان حاصل می شود که انسان با چیزی که بر خورد می کند آشنا باشد؛ یعنی علم کامل و تفصیلی به آن داشته باشد و تمام خصوصیات و آثار آن را بداند. به دیگر سخن، به آن احاطه و اشراف داشته باشد؛ این که به صورت اجمالی و مبهم از آن آگاهی داشته باشد.

پس فرق معرفت و عرفان با علم، فقط در این است که معرفت در لغت عرب، صرفاً در مورد ادراکاتی به کار می رود که انسان با رسیدن به آن از وحشت و دلهره و اضطراب بیرون آید. البتّه این اثر ممکن است به جهت احاطه علمی به معروف، برای انسان حاصل شود.

بدیهی است این آرامش و سکونی که با ادراک خاص برای انسان پدید می آید، با توجّه به متعلّق ادراک درجات متعدّد پیدا می کند و ممکن است معرفت چیزی انسان را به اندازه ای مشغول کند که امور دیگر برایش هیچ اهمّیّتی نداشته باشد.

بنابراین، معرفت در حقیقت، ادراک و دانشی ویژه است (1) و علم و ادراک

معنای عامی است که در مورد معرفت نیز به کار می رود؛ امّا سکون و آرامش در معنای آن لحاظ نشده است. پس از آن جا که معرفت ادراکی است با ویژگی سکون و آرامش، و در علم و ادراک چنین ویژگی ای وجود ندارد، نمی توان در علم و ادراک از این واژه استفاده کرد.

حال تفاوت علم و معرفت را از نظر برخی صاحب نظران مطرح می کنیم :


1- . روشن است که خدا به این معنا، عارف خوانده نمی شود؛ چون خداوند متعال را از هیچچیزی اضطراب و دلهره ای نیست تا معرفت به معنای، مذکور در مورد او به کار رود. پس اگر درموردی درباره خداوند متعال هم از این واژه استفاده شود، مراد معنای عامّ ادراک و علم خواهدبود.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه