آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین صفحه 132

صفحه 132

خواب، بیرون از «خود»ش نیست بلکه درون «خود»ش هست. آن خودی که از همه ی عالم وجود وسیع تر است.

برای روشن شدن زوایای بحث، باید به سه نکته اشاره کنیم:

الف- چگونه انسان می میرد؟

ب- چگونه انسان می خوابد؟

ج- چگونه انسان بی هوش می شود؟

چگونگی مرگ و انواع آن

عرض شد «بدن» برای انسان به منزله یک ابزار است. هر ابزاری برای انجام کاری و رسیدن به هدفی است و با انجام شدن آن کار، و رسیدن به آن هدف، آن ابزار را کنار می گذاریم، پس این طور نیست که نفس انسان، همواره این «بدن» مادی را بخواهد و نیاز باشد همیشه آن را با «خود» داشته باشد، همان طور که در خواب چون به عالَمی می رود که نیاز به این بدن ندارد، آن را می گذارد و در عالم خواب به هر کجا که خواست می رود، همین طور موقعی که نفس انسان در زندگی دنیایی دیگر به «بدنش» نیازی نداشت به طور طبیعی - و نه به طور اختیاری - آن را برای همیشه رها می کند، و این نوع جداشدنِ روح از بدن را «مرگ طبیعی» می گویند.

البته گاهی می شود که «بدنِ» انسان به جهت حادثه تصادفی تکه تکه شود به طوری که روح دیگر نمی تواند به آن فرمان دهد، به عبارت دیگر آن بدن برای روح، دیگر قابل استفاده نیست، در این حالت هم روح بدن را رها می کند، که به آن «مرگ غیر طبیعی» می گویند. مرحوم ملا صدرا«رحمه الله علیه» برای شرح این دو نوع مرگ؛ نجاری را مثال می زند که می خواهد با تیشه، یک در چوبی بسازد، این شخص یک وقت چون در را ساخت تیشه را رها می کند، زیرا دیگر به آن ابزار احتیاجی ندارد؛ ولی یک وقت چون در حین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه