آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین صفحه 231

صفحه 231

علاقه به دنیاست، در این نگاه است که فرش داشتن به معنای تعلّق قلبی به دنیاست. در این حالت قلب ما پراکنده و نگاه مان نگاه به کثرت ها می شود. نگاه به کثرت ها ما را از جنس و ذات خودمان که وحدت است غافل می کند.

جنسِ جان و نفس ما، جنس غیر مادی و مجرّد است. موجود مجرّد بُعد و وزن و حجم ندارد، مقامش مقام وحدت است و تعلق به کثرت ها ما را از این وحدت که حقیقت جان ما است، بیرون می آورد. وقتی گرفتار کثرت ها شدیم و از حقیقت خود فاصله گرفتیم، «نه خودمان»، خودمان محسوب می شود. وقتی «نه خودْ» خودْ شد، حقیقت فقط از دریچه این «نه خود» دیده می شود. و لذا «حقیقت» برایش، «نه حقیقت» می شود، و هیچ چیزی چهره حقیقی خود را بر ما نمی نمایاند. یکی از دعاهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این است که: «اَللَّهُمَّ اَرِنِی الْأَشْیاءَ کَما هِی»(1) خدایا! اشیاء را آن طور که هستند به من نشان بده. در واقع حضرت تقاضا می کنند که خدایا! من کج نباشم، راست باشم تا عالم را همان طور که هست ببینم. چون وقتی که انسان کج شد، دیگر حقیقت را که عین راستی است نمی یابد، و سراب را حقیقت می انگارد، و همه عمرش را صرف امور باطل می کند و آنقدر جلو می رود که یک مرتبه در قیامت که پرده ها عقب می رود و انسان با خودِ واقعی اش روبه رو می شود، فریاد می زند: «یا لَیْتَنی کُنْتُ تُراباً» ای کاش من خاک بودم و اصلاً به وجود نمی آمدم.

«ناخود» به جای «خود»!

مطلب فوق، مطلب حساس و دقیقی است، اگر با حوصله آن را دنبال بفرمایید، به جای آن که اطلاعات شما زیاد شود، بصیرت پیدا می کنید. آری! نفس انسانی که مشغول دنیا و کثرت هاست، به «خودش» مشغول نیست، به


1- مصباح الانس، ص 220.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه