چرا نماز بخوانیم صفحه 49

صفحه 49

که دنیا جز متاع فریب و غرور ، چیزی نیست .

(حدید/ 25)

روزها و شب ها می گذرد و ثانیه ها به سرعت طی می شود : روز و شب ، نو می شود ، دنیا و ما ، غافل از این نو شدن ، اندر بقا .

کودکی به دنیا می آید ، با گذر زمان به جوانی پای می گذارد و جوانی را همه امیدها و آرزوها به سرعت برق از سر می گذراند و به پیری و کهولت می رسد و آن گاه در بستر مرگ می افتد و زندگانی بی حاصل و پوچ و بیهوده خویش را بدرود می گوید و بدین سان عمری به سرانجام می رسد و شمع زندگانی انسانی ، خاموش می شود ، بدون آن که اندکی در باب بودن خویش بیندیشد و لحظه ای در هدف زندگی ، تامل کند . با این حال چگونه می توان او را که چون حیوان زیسته است و پس از عمری بطالت و بیهودگی و بی ثمری ، با دستانی خالی و یاس شیطانی به خوف و حسرت و پشیمانی ، از سرای فانی ، رخت بر بسته است ، اشرف مخلوقات نامیده ، در شمار آدمیان نهاد ؟

فرار از یاد مرگ ، گریز از خود

آری ، نفس مکار آدمی ، همان که در هیبت شیطان ، تبلور می یابد و ریشه در ضلالت دارد ، آدمی را ناخواسته به دام پلید روزمرگی می کشاند و او را زیرکانه به عقد دنیا در می آورد و پرده غفلت بردیده عبرت او می افکند ، تا گذر زمان را در نیابد و حتی از مرگ کسان پند نگیرد

و هم چنان به لهو و لعب دنیا خویشتن را بفریبد :

یافت مردی گورکن ، عمری دراز

سائلی گفتش ، که چیزی گوی باز

چون تو عمری ، گور کندی در مخاک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه