اصول عقاید ( توحید ) صفحه 22

صفحه 22

مثلاً چون علّت خورشیدگرفتگی و ماه گرفتگی و زلزله و پیشامدهای دیگر را نمی دانستند، خدایی را پیش خود تصوّر می کردند تا بگویند اینها کار اوست ، از این جا بود که مساءله ای به نام خدا مطرح شد !

حقیقت این است که باید گفت : روزگار این حرف ها سپری شده و از اوّل هم خریداری نداشت ، زیرا :

1- اگر ریشه ایمان به خدا جهل به علل حوادث طبیعی باشد، باید هر که جهلش بیشتر است ، ایمانش بیشتر باشد !

2- اگر ریشه ایمان به خدا جهل باشد، باید کتاب های آسمانی مردم را به جهل تشویق کنند ! در صورتی که قرآن در آیات متعدّدی به بیان فضیلت واهمیّت علم و دانش پرداخته ،

مردم را به فرا گرفتن آن تشویق کرده است .

(یرفع اللّه الّذین امنوا منکم والّذین اوتوا العلم درجات )(34)، (هل یستوی الّذین یعلمون و الّذین لایعلمون )(35)

3- اگر ریشه ایمان به خدا جهل باشد، باید رهبران دینی ، افراد جاهلی باشند در حالی که آنان از همه داناترند .

3- اگر ریشه ایمان به خدا جهل باشد، باید هر که به علمش اضافه و از جهلش کاسته می شود، بی ایمان تر شود ! و باید همین که انسان به علل بعضی از حوادث پی برد، دست از ایمان به خدا بردارد، در صورتی که امثال گالیله ها، انیشتین ها و بوعلی ها - که خود کشف کننده بعضی علل طبیعی هستند - به خدا ایمان دارند . راستی مگر کشف یک یا چند قانون طبیعی ما را از وجود قانون گذار بی نیاز می کند ؟

بدیهی است کشف قوانین طبیعی و آگاهی و اطلاع از اسرار هستی ، در گرایش انسان به خدا و ایمان به او بسیار مؤ ثر است .

نشانه های بهترین دین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه