تجلی توحید در نظام امامت صفحه 20

صفحه 20

حکیمیت، ربانیت و رحمانیت خود، شخص صالحی را تعیین فرماید.

و خلاصه با توجه به این آیات، گفته می شود که امامت و خلافت، مثل نبّوت نیست که اگر در عصری صورت گرفت، در عصر دیگر تجدید آن ضرورت نداشته باشد. بلکه در تمام اعصار، به خصوص از جهت ولایت بر امور و حکومت از جانب خدا، مورد نیاز و حاجت است، و نیاز مردم به آن، به یک عصر و یک زمان محدود نمی شود. و به عبارت دیگر نبوت لطف خاص است، و ولایت و امامت و خلافت، لطف عام است. بنا بر این وقتی ما از آیات قرآن مجید استفاده کردیم که این لطف در عصری واقع شده است، با توجّه به عمومیتی که مصلحت آن دارد، می فهمیم که در همه عصرها هست، و مخصوص زمان خاصّ و مردم خاصّی نیست، و به صورت تواتر و توالی باید ادامه داشته باشد؛ چنانکه ادامه یافته است. و در قرآن مجید می فرماید: (ولقد وصلنا لهم القول لعلهم یتذکرون) [2] =«همانا ما برای هدایت این مردم سخن پیوسته آوردیم تا شاید متذکر شوند». و همچنین از آیاتی مثل (النبی أولی بالمؤمنین من أنفسهم) [3] =«پیامبر، نسبت به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر است» و آیه (انما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا...) [4] =«همانا تنها ولی امر شما، خدا و رسولش و کسانی که ایمان آورده اند... می باشند» به ملاحظه اینکه ظاهر در انشاء ولایت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و اولویت آن حضرت بر أنفس می باشند، و آیه «انما ولیکم الله...» ظاهر در انشاء ولایت علی علیه السلام است،

استفاده می شود که انشاء و اعطای این ولایت هر چند در محل صالح، و به صاحبان مقام عصمت (نبی و امام) اعطاء می شود، ولی در این اعطاء و جعل ولایت، نظر به رعایت حال عباد، و استصلاح امور دنیا و آخرت آنها است. نظیر ولایت جد پدری و پدر بر صغیر که هر چند در اعطای ولایت به آنها، مناسبت و علاقه آنها به حفظ مصالح فرزندشان و امور دیگر رعایت شده است، اصل نظر در این اعطا حفظ مصالح صغیر و دفع ضرر از او است.

بنا بر این بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم ولایتی که برای آن حضرت ثابت است، برای ائمه: نیز باید ثابت باشد، و تا روز قیامت استمرار داشته باشد. و مقصود از اینکه می گوئیم: در هر عصر و زمان وجود حجت و امام و نصب آن لازم است، همین است که جامعه بشری بدون صاحب ولایت و صاحب الامر نخواهد ماند، خواه صاحب آن نبی باشد یا امام، و این رشته استمرار خواهد داشت؛ و این معنی غیر از وابستگی جهان به وجود امام: است که در رساله دیگر پیرامون آن توضیحاتی داده ایم.

و آخرین نکته ای که در اینجا متذکر می شویم، این است که بر حسب آیات (انی جاعلک للناس اماماً) [5] =(خداوند به ابراهیم فرمود:) «همانا من تو را به پیشوائی خلق برگزینم» و (انی جاعل فی الارض خلیفه) [6] =«من در زمین خلیفه خواهم گماشت» و (انا جعلناک خلیفه فی الارض) [7] =«ما در زمین، به تو مقام خلافت دادیم». و (واجعلنا للمتقین اماماً) [8] =«ما را پیشوای

اهل یقین قرار ده»، جعل امام و خلیفه، که حد اقل اثر آن وجوب اطاعت اوامر و نواهی او است، فعل خدا است و از او صادر شده است. بنا بر این اگر بنا باشد که جعل آن از جانب غیر خدا هم صحیح باشد، شرکت با خدا در فعل او حاصل می شود، و منافی با توحید افعالی می باشد، زیرا لازمه آن این است که مثل همان فعلی که از خدا صادر شده، از عبد نیز صادر شود.

تعلیقه دوم

یکی از الفاظی که اخیراً بر سر زبان ها افتاده، و برخی از آن برای مقاصد التقاطی و سوسیالیسم مآبانه، و در هم ریختن و تحریف نظامات مالی و اقتصادی اسلام استفاده می نمایند، و در زیر پوشش نام مقدّس خدا و دین و اسلام، مکتبهای بیگانه را در بین مسلمین ترویج و تبلیغ می نمایند «خدا مالکی» است.

با این لفظ نظامهای سوسیالیستی و اشتراکی یا مالکیت دولتی را توجیه می کنند، و مالکیت شرعی و خصوصی را در کلّ اشیاء، یا نسبت به زمین و وسائل تولید و ابزار کار انکار کرده، و در زیر پوشش اظهار غمخواری برای مستضعفان و محرومان و کارگران و کشاورزان، و انتقاد از کارفرمایان بی رحم و معایب نظام سرمایه داری غربی و استعمار غرب، زمینه را برای سلطه کمونیسم و استکبار روسیه فراهم می کنند؛ تا هر کجا آن را از دری راندند، این بدون مانع و با خیال راحت از در دیگر وارد شود.

وچون در اثر تجربه دریافته اند که شعار حمایت از زحمتکش و محروم، که از آغاز حربه سوسیالیست ها و کمونیستها بود، از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه