منشور جاوید جلد 1 صفحه 138

صفحه 138

حضرت موسی خود را نسبت به نعمت هایی که خدا بر او ارزانی داشته، و یکی از آن ها وجود او است، نیازمند می خواند و می گوید: (...رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْر فَقِیرٌ).(1) «پروردگارا! من به آن چه که فرو فرستاده ای، نیازمند هستم». خداوند در هیجده مورد(2) خود را غنی توصیف کرده و در آیه ای، بسان آیه مورد بحث ما، چنین می گوید: (...وَاللّهُ الْغنِیُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَراءُ...).(3) «خداست بی نیاز و شمایید نیازمندان».

فقر اشیا یا برهان امکان

این آیه، می تواند ناظر به «برهان امکان» باشد(4)، زیرا در این آیه روی فقر انسان ها تکیه می شود که حتی پس از وجود و پیدایش نیز نیازمند می باشند. فقر و نیازمندی، عین امکان و یا ملازم با آن است، زیرا یک پدیده


1- [1] قصص (28) آیه 24.
2- [2] ر.ک: سوره های بقره آیه های 263 و 267; آل عمران آیه 97; انعام آیه 133; یونس آیه 68; ابراهیم آیه 8; حج آیه 64 و نمل آیه 40.
3- [3] محمد(47) آیه 28.
4- [4] مقصود از امکان در این بخش امکان «ماهوی» است که صفت ماهیت و مفاهیم ذهنی است نه امکان در وجود، که خود معنای دیگری دارد، و خلاصه آن تعلق و قیام موجودات جهان با خداوند قائم بالذات است. خلاصه: امکان در باب «ماهیت» غیر از امکان در باب «وجود» است امکان در اولی این است که مفهوم «انسان» به وجود و عدم نسبت یکسانی دارد، در حالی که امکان در وجود این است که وجود شیء قائم با خدا است و از خود استقلالی ندارد و هرگز نمی توان امکان در وجود را با امکان ماهوی تفسیر کرد، زیرا نسبت وجود به وجود و عدم نمی تواند یکسان باشد بلکه نسبت وجود، به خود، ضروری است ولی در عین ضرورت، قائم بالغیر است و غالباً افراد غیر وارد این دو نوع امکان را به هم مخلوط می کنند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه