منشور جاوید جلد 1 صفحه 296

صفحه 296

بدی ها همه از نوع نیستی هستند و نیستی مخلوق نیست، بلکه از خلق نکردن است نه از خلق کردن. از این جهت نمی توان گفت جهان دو خالق دارد; یکی خالق هستی ها و دیگری خالق نیستی ها. مَثَل هستی و نیستی، مَثَل آفتاب و سایه است; وقتی شاخص را در آفتاب نصب می کنیم، قسمتی را که به خاطر شاخص تاریک مانده و از نور آفتاب روشن نشده است سایه می نامیم.سایه ظلمت است و ظلمت چیزی جز نبودن نور نیست. وقتی می گوییم نور از کانون جهان افروز خورشید تشعشع یافته است، نباید پرسید که سایه و ظلمت از چه به وجود آمده است، بلکه این دو از چیزی تشعشع نکرده و از خود، مبدأ و کانون مستقلی ندارند. برای صدور شرور و آفات از خداوند جهان توجیه دیگری نیز هست که هم اکنون از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.

تحلیلی دیگر در باره شرور

در تحلیل گذشته که از شرور به عمل آمد، نخستین پاسخی که دانشمندان به استدلال «ثنوی»ها داده بودند به طور مبسوط بیان گردید و روشن شد که بدی ها و زشتی ها امر عدمی است و امور عدمی که یک نوع فقدان است نیازی به خالق و آفریدگار ندارند. اکنون به توضیح دومین پاسخ آنان می پردازیم:

شرّ، امر نسبی است

واژه های «حقیقی» و «نسبی» در اصطلاح دانشمندان رایج است و در بسیاری از علوم انسانی و تجربی به کار می رود. به عنوان توضیح می گوییم: هر موجودی را که با وصفی توصیف می کنیم، از دو حال خارج نیست: یا آن

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه