- دیباچه 1
- اشاره 5
- اشاره 6
- جهان بینی مادی و الهی 7
- اشاره 7
- انواع شناخت 9
- اشاره 9
- 1. شناخت حسی 9
- 3. شناخت شهودی 11
- 4. شناخت عقلی 12
- 1. کینه توزی و نادانی 14
- موانع شناخت 14
- اشاره 14
- 2. هواپرستی 15
- اشاره 17
- ضرورت فراگیری اصول عقاید 17
- لزوم یقین در اصول عقاید 18
- اشاره 23
- ضرورت خداشناسی 23
- اصلی ترین شناخت 25
- خودشناسی مقدمه خداشناسی 26
- اشاره 27
- اشاره 27
- 1. دلیل فطرت 27
- دلایل خداشناسی 27
- فطرت توحیدی در روایت 29
- علت فاعلی 31
- علت غایی 32
- اشاره 33
- 2. دلیل نظم 33
- علت و معلول 35
- الف) برهان صدیقین 37
- اشاره 37
- 3. دلایل عقلی 37
- ب) برهان حدوث 38
- خدا در آیین یهود 42
- خدا در آیین مسیح 45
- اشاره 49
- اشاره 52
- ب) علم 52
- الف) کمال مطلق 52
- ج) حکمت 53
- د) قدیم بودن 55
- ه) اول و آخر بودن 56
- ز) قدرت 57
- ح) اراده 59
- ط) خشنودی و خشم 60
- ی) حضور همیشگی 61
- ک) حاضر و ناظر بودن 63
- 2. صفات سلبی 64
- اشاره 64
- الف) بی جهت و مکان بودن 65
- ب) دیده نشدن 66
- اشاره 68
- اشاره 70
- یگانگی خدا 71
- اشاره 72
- اشاره 72
- اقسام توحید 72
- وحدت عددی و حقیقی 72
- 1. توحید ذاتی 72
- دلیل تمانع 73
- توحید ذاتی در قرآن 75
- توحید ذاتی در روایات 76
- 2. توحید صفاتی 77
- الف) توحید در خالقیت 78
- 3. توحید افعالی 78
- اشاره 78
- 4. توحید در تشریع و قانون گذاری 81
- 5. توحید عملی 83
- الف) توحید در اندیشه 83
- اشاره 83
- ب) توحید در عبادت 84
- ج) توحید در اطاعت 86
- د) توحید در استعانت 87
- ه) توحید در توکل 89
- توحید ابراهیم 93
- اشاره 93
- توحید مسیح 97
- توحید حضرت محمد صلی الله علیه و آله 102
- 1. شرک ذاتی 104
- اشاره 104
- اشاره 104
- انواع شرک 104
- 4. شرک در ربوبیت 108
- 5. شرک در عبادت 109
- 1. هوای نفس 113
- اشاره 113
- عوامل گرایش به شرک و پی آمدهای آن 113
- 2. دل بستگی ها 114
- 3. سودجویی 115
- 4. وسوسه های شیطان 116
- پی آمدهای شرک 118
کشانیده می شد».(1) با این استدلال، هشام نفس راحتی کشید و برای او توحید مدبّر و اداره کننده جهان ثابت شد.
4. توحید در تشریع و قانون گذاری
شهر یکپارچه در شور و هیجان بود. همه شادمان بودند و لبخند رضایت بر چهره داشتند. آنان به هم تبریک می گفتند و شیرینی (خرما) پخش می کردند. از زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به شهرشان، مدینه، گام نهاد، همه احساس می کنند فصل جدیدی در زندگی شان آغاز شده و در آینده روزهای خوشی در پیش دارند. حال همه جا سخن از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. پیامبری که چند روزی بر سفره دلشان میهمان و به عبارتی، برای همیشه ساکن آن شهر شده است.
مردم مدینه هر روز نزد پیامبر حاضر می شوند و با آن حضرت بیعت می کنند و ارادت و پای بندی خود را به آرمان های رسول خدا صلی الله علیه و آله اعلام می دارند و برای پیش برد هدف های بزرگ او، اعلام آمادگی می کنند. او فضای سرشار از معنویت، روح ایثار و از خودگذشتگی را در یکایک مردم شهر مدینه، فزونی بخشیده و هرکس در پی آن است که به نوعی رضایت و خشنودی رسول خدا را فراهم کند.
یکی می گوید: از زمان حضور شما در این شهر، خیر و برکت به زندگی ما سرازیر شده است. دیگری می گوید: اختلاف های ما فروکش کرده است. سومی می گوید: ما با داشتن چنین رهبری سرافرازیم و به خود می بالیم. شخص دیگری می گوید: ما قدرشناس تلاش های شما هستیم. آن یکی می گوید: مال و منال ما در اختیار توست، هرگونه بخواهی می توانی در آن تصرف کنی.
1- 1 . تفسیر نورالثقلین، ج 3، صص 417 _ 418.