مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه جلد 1 صفحه 137

صفحه 137

ساخته: «هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیات است و چون برمی آید مفرّح ذات، پس در هر نفسی دو نعمت و بر هر نعمتی شکری لازم پس:

از دست و زبان که برآید کز عهده ی شکرش به در آید

بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدا آورد

ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که بجا آورد(1)

سخن و نیایش امام اوج و ستیغ است، آن حضرت می فرماید: «اگر قرن ها عمر کنم و پیوسته در شکرگزاری و سپاس تو باشم، شکر یکی از نعمت های بی کرانت را انجام ندهم، مگر در پرتو لطف و منت خودت، که آن هم نعمتی دیگر است و شکر و سپاسی جاوید می طلبد، هیهات! افق برین این سخن کجا و سخن سعدی، فقط می توان گفت پرتوی از آفتاب سخن امام در کلام سعدی جلوه گر است»(2).

دیدار محبوب

به هر روی، امام با وجود سپاس و شکر، ستایش و نیایش به ساحت خدا در مقابل نعمت های بی کران او، در یک تابش و جلوه ای دیگر، حجاب های نور نعمت ها را می شکافد و از افقی برین ساحت خدا را زیارت کرده و او را می ستاید آن حضرت می گوید:

«أَللّهُمَّ اجْعَلْنِی أَخْشَاکَ کَأَنِّی أَرَاکَ (3)؛ خدایا مرا مقامی از خوف و خشیت عطا کن که گویا تو را می بینم».

در اوج و پروازی دیگر، ستیغ قله معرفت را فتح می کند و بر آن افق خدای را چنین نیایش می کند:

«اَیَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیْسَ لَکَ حَتّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَکَ، مَتی غِبْتُ حَتّی تَحْتَاجَ إلی دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْکَ، وَ مَتی بَعُدْتَ حَتّی تَکُونَ الْآثَارُ هِیَ الَّتِی تُوصِلُ إلَیْکَ، عَمِیَتْ عَیْنٌ لَا تَرَاکَ عَلَیْهَا رَقِیباً(4)؛ آیا موجودی غیر تو ظهوری دارد


1- (1) طلیعه گستان سعدی.
2- (2) مفاتیح الجنان، دعای عرفه، ص 422.
3- (3) مفاتیح الجنان، ص 423.
4- (4) همان، ص 438.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه