عدل الهی صفحه 233

صفحه 233

معنایِ واژگان کلیدی

اشاره

در آغاز بررسی مسائل مربوط به بحث جبر و تفویض، لازم است معنای لغوی و اصطلاحی واژه های جبر، اکراه، اضطرار، اختیار و تفویض و امر بین امرین، به طور اجمالی، ذکر گردد و درباره هر یک از آن ها توضیح مختصری ارائه شود.

الف) جبر

«جبر» در لغت، به معنای بستن استخوان شکسته، غنی کردن و کسی را به زور بر کاری وادار کردن آمده است. هرچند در لغت عرب، جبر به معنای اجبار نیز استعمال شده است، امّا کاربرد این واژه در این معنا در لغت عرب رایج نیست. فراهیدی می گوید :

الجبر... و هو أن تجبر انساناً علی ما لایرید و تکرهه جبریّه علی کذا.

... والجبر أن تجبر کسراً... و جبرت فلانا فاجتبر أی نزلت به فاقه فأحسنت الیه....(1)

جبر... آن است که انسانی را بر آنچه نمی خواهد، مجبور کنی و به جبر او را بر امری وادار کنی... و جبر آن است که چیز شکسته ای را درست کنی... فلانی را جبران کردم؛ یعنی: او نیازمندشد و من به او احسان کردم.

جوهری می نویسد :

الجبر أن تغنی الرجل من فقر أو تصلح عظمه من کسر... و أجبرته علی الامر... أکرهته علیه و أجبرته أیضا: إذ نسبته إلی الجبر.(2)

جبر آن است که مردی را از فقر [نجات دهی و او را] بینیاز کنی یا استخوان شکسته او را ترمیم کنی... او را بر امری مجبور کردم، یعنی بر آن


1- . العین 6 / 116.
2- . صحاح الّلغه 2/ 607.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه