- پیشاهنگ سخن 1
- عمّار در قرآن کریم 13
- حدیث های نبوی در ستایش عمّار 15
- تبعید صالحان کوفه به شام توسط خلیفه 18
- مالک اشتر 23
- زید عبدی پسر صوحان 26
- صعصعه عبدی پسر صوحان 27
- جندب بن زهیر 27
- عدی بن حاتم طائی 28
- کعب بن عبده 28
- عمروبن حمق خزاعی 29
- مالک بن حبیب 29
- یزید بن قیس أرحبی 29
- عروۀ بن جعد 30
- اصعر بن قیس 30
- حارث اعور همدانی 31
- تبعید عامربن عبد قیس 35
- خلیفه، علی (علیه السلام) را تبعید می کند! 40
- آیه ای در بارۀ خلیفه 44
- خلیفه نمی داند چگونه از آتش خلاصی یابد؟ 46
- ترک تکبیر در نماز 47
- نتیجه این سخنان 48
- برخی سخنان علی بن ابی طالب دربارۀ عثمان و عملکرد او 50
- سخنان عایشه دختر ابی بکر 53
- عبدالرحمن بن عوف 59
- موضع گیری های مشترک طلحه و زبیر 66
- عبدالله بن مسعود 71
- مقدادبن اسود کندی 73
- حجربن عدی کوفی 76
- عبدالرحمان بن حسّان 78
- هاشم مرقال 79
- جهجاه غفاری پسر سعید 79
- ابو ایّوب انصاری 80
- سهل بن حنیف انصاری، رفاعه بن رافع انصاری، حجاج بن غزیه انصاری 80
- قیس بن سعد انصاری 81
- فروه بن عمرو انصاری 82
- محمدبن عمرو پسر حزم انصاری 83
- جابربن عبدالله انصاری و دیگر صحابه 83
- جبله بن عمرو انصاری 84
- محمد بن مسلمه انصاری 85
- عبدالله ابن عباس 87
- عمرو بن عاص 88
- ابوطفیل عامر بن وائله 91
- سعدبن ابی وقّاص 92
- مالک اشتر بن حارث نخعی 93
- عبدالله بن عکیم 94
- محمد بن ابی حذیفه عبشمی 95
- عمروبن زرارۀ نخعی 96
- صعصعه بن صوحان 97
- حکیم بن جبله عبدی 97
- هشام بن ولید مخزومی 98
- سخن عثمان دربارۀ خویش 100
- شعرهایی در تأیید آنچه گذشت 102
- مهاجرین و انصار 103
- نامه اهالی مدینه به صحابۀ مرزنشین 104
- اجماع بر ضدّ خلیفه 105
- نامه اهالی مدینه به عثمان 105
که سخنان او را ثبت و ضبط می کند!(1)
زید عبدی پسر صوحان
زیدبن صوحان عبدی که مشهور به زید نیک کردار است. او محضر پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) را درک کرده. تراجم نگاران از صحابه، او را فاضل و دیندار توصیف کرده اند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در وصف او فرمود: هر که می خواهد کسی را ببیند که قسمت هایی از اعضای بدن او، پیش از او به بهشت در می آید، زید را نام برید. همچنین نقل است که روزی او سوار بر اسب می شد؛ عمر برای او رکاب گرفت و به حاضران گفت با زید و برادران و یاران او، چنین کنید.(2)
زید شب ها به نماز برمی خاست و روزها را روزه می گرفت. شب های جمعه بیدار می ماند. او در جنگ جمل به شهادت رسید. او وصیت کرد، وی را با لباس خونین دفن کنند و فقط چکمه از پایش بیرون آورند.(3)
عقیل به معاویه گفت: زید و برادرش دو نهری هستند که آب ها در آن روانند و تشنگان به آن پناه جویند. آن دو مرد در راه حق استوارند و هیچ شوخی بردار نیستند.(4) زید مردی،
1- رک: الغدیر9/41 و مستدرک 3/337.
2- تاریخ ابن عساکر 6/11 – 13 و بهجه المحافل 2/237و...
3- شذرات الذهب 1/44.
4- روح الذهب 2/75.