امام شناسی و پاسخ به شبهات (امامت در حدیث) صفحه 174

صفحه 174

1- 557. منهاج السنه، ج 4، ص 80.

2- 558. کنز العمال، ج 15، ص 113.

3- 559. شرح ابن ابی الحدید، ج 13، ص 244.

4- 560. الإرشاد، ص 49و50.

5- 561. تقریب المعارف، ص 135.

6 - احمد بن حنبل در «المسند» حدیث را با سند صحیح نقل کرده است.(1)

7 - ابن اثیر در «الکامل» قصه را از مسلّمات تاریخی برشمرده است.(2)

8 - این حدیث از روایات «تفسیر طبری» و ابن ابی حاتم رازی و بغوی به حساب می آید. کسانی که ابن تیمیه در «منهاج السنه» به آن کتب استدلال کرده است. او طبری و ابن ابی حاتم و برخی دیگر از مفسّرین را این گونه توصیف می کند که آنان از جمله کسانی هستند که روایات جعلی را نقل نمی کنند.(3) و نیز می گوید: اینان کسانی هستند که در اسلام زبان صادقی داشته و تفاسیرشان متضمّن منقولاتی است که در تفسیر به آن ها اعتماد می شود.(4)

9 - این حدیث از جمله روایات کتاب «المختاره» ضیاء مقدسی است که التزام به صحّت احادیث آن داده است، و نیز حافظ ابن حجر برای اثبات صحّت یکی از احادیث می گوید: «این حدیث از جمله احادیثی است که ضیاء مقدسی در «المختاره» از «المعجم الکبیر» نقل کرده است»، و ابن تیمیه تصریح کرده که احادیث «المختاره» اصحّ و اقوی از احادیث مستدرک است».(5)

10 - قصه «دار» از جمله فضایل ده گانه ای است که به امیرالمؤمنین اختصاص دارد و در حدیث صحیح از ابن عباس نقل شده است.(6)

نقد ابن کثیر

ابن کثیر بعد از نقل حدیث «دار» در صدد تضعیف آن به روایت ابن اسحاق برآمده است، به این طریق که در سند آن ابومریم عبدالغفار بن قاسم است که به تعبیر او شیعه کذّاب می باشد. علی بن مدینی او را متهم به جعل حدیث کرده و دیگران نیز او را تضعیف نموده اند».(7)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه