امام شناسی و پاسخ به شبهات (امامت در حدیث) صفحه 356

صفحه 356

1- 1323. مستدرک حاکم، ج 3، ص 127.

2- 1324. تاریخ بغداد، ج 11، ص 51.

3- 1325. همان، ص 50.

4- 1326. میزان الاعتدال، ج 2، ص 616.

5- 1327. تعجیل المنفعه، ابن حجر عسقلانی، ص 15؛ تذکره الحفاظ، ج 2، ص 685.

او در ترجمه ابراهیم بن عبداللَّه بن بشار واسطی می گوید: «عبداللَّه به جز از کسی که نزد پدرش مورد وثوق بود حدیث نمی نوشت».(1)

و در ردّ تضعیف حسینی در مورد عبداللَّه بن صندل و نسبت او به جهل می گوید: «چگونه مجهول است از کسی که جماعتی از او روایت کرده و احمد به فرزندش اجازه داده تا از او روایت کند؛ زیرا عبداللَّه تنها از کسی اخذ حدیث می کرد که پدرش اجازه داده بود تا از او نقل حدیث نماید.(2)

و در جایی دیگر بعد از نقل این عبارت می گوید: و همین مقدار در تعریف او کافی است».(3) و در جایی دیگر می گوید: «و لذا معظم شیوخ او ثقه اند».(4)

و در ترجمه محمّد بن تمیم نهشلی می گوید: «حکم شیوخ عبداللَّه آن است که حدیث آن ها را قبول نماییم مگر آن که در آن ها جرح و نقد تفسیر شده ای یابیم...».(5)

ابن حجر در «تقریب التقری» می گوید: «عبدالسلام بن سالم بن سلیمان ابوصلت هروی مولی قریش، صدوق است».(6)

در نتیجه: جماعتی از رجالین اهل سنّت او را توثیق کرده و متصف به صدق و صلاح و ضبط نموده اند و اگر تضعیفی درباره او وجود دارد به جهت تشیع او و نقل احادیث فضایل می باشد.

2 - تساهل در تصحیح

اهل سنّت افرادی را توثیق و تصحیح کرده اند که در ضبط و عدالت به مرتبه عبداللَّه بن صالح نرسیده اند حتی رجالی را تصحیح کرده اند که مجهول می باشند.

حافظ ابن حجر در مقدمه «لسان المیزان» مسلک ابن حبان را در کتاب «الثقات» چنین تعریف کرده است که نزد او جهالت راوی با روایت یک فرد مشهور از او مرتفع می شود، و این مذهب شیخ او ابن خزیمه است. ابن حبان در توضیح قاعده خود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه