امام شناسی و پاسخ به شبهات (امامت در حدیث) صفحه 39

صفحه 39

1- 83. ر.ک: امالی مفید، ص 220؛ ارشاد مفید، ص 188.

آنجا که می فرماید: «ای فرزند معاویه و هند و صخره! دائماً نبوت و امارت برای پدران و اجداد من بوده، قبل از آن که تو متولّد شوی».(1)

اشکال ششم

گفته شده: چرا امام سجادعلیه السلام با یزید بن معاویه بعد از واقعه حرّه بیعت کرده و رهبری شیعه را رها نمود؟ و با کسی جز خواص اصحاب خود ملاقات نمی نمود، و در نهایت رو به عبادت آورده و معارف اندکی از او منتشر شد...

پاسخ:

اوّلاً: به عهده گرفتن هر مسؤولیتی، شرایط خاص و ویژه سیاسی را می طلبد که در آن زمان فراهم نبوده است.

ثانیاً: در مصادر متعددی به احتجاج امام سجادعلیه السلام با عمویش محمّد بن حنفیه در مسئله امامت خود اشاره شده است.(2)

خُصیبی در «الهدایه الکبری» به سندش از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: «... در یکی از سال ها که مردم به حجّ مشرّف شده بودند، علی بن الحسین علیه السلام و محمّد حنفیه نیز در آن حجّ حاضر بودند. مردم در مقابل حجر(الاسود) ایستادند. علی بن الحسین علیه السلام فرمود: ای عمو! سنّ تو از من بیشتر است، حجر را قسم بده تا تو را جواب داده و امرت را بیان کند. محمّد بن حنفیه نزدیک شده و ایستاد و در مقام ابراهیم نماز به جای آورد و گفت: ای حجر! تو را به حرمت خداوند و حرمت رسولش قسم می دهم و به حقّ هر مؤمن و مؤمنه اگر تو می دانی که من حجت بر مردم و بر علی بن الحسین می باشم به نطق در آیی و این مطلب را ابراز کنی.

حجرالاسود جوابی نداد.

محمّد بن حنفیه عرض کرد: پیش حجر بیا ای فرزندم! حضرت نزدیک آمد و نماز به جای آورد و به کلامی مخفی سخن گفت که کسی آن را نفهمید، آن گاه فرمود: ای

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه