امامت، ج 1، ص: 2 صفحه 44

صفحه 44

ترجمه روایات

قرب الاسناد: ص 166- بزنطی گفت در قادسیه خدمت حضرت رضا علیه السّلام رسیدم. گفتم فدایت شوم می خواهم سؤالی از شما بکنم و جلالت شما مرا مانع از این پرسش است با اینکه سؤال با اهمیتی است منظورم اینست که خود را از آتش جهنم نجات بخشم امام علیه السّلام متوجه شد که اشگهایم جاری است فرمود:

هر چه مایلی بپرس.

عرضکردم فدایت شوم در همین موضع از پدرت سؤال کردم که خلیفه بعد از شما کیست مرا راهنمائی کرد بمقام و امامت شما چند سال است با اینکه فرزندی نداشتید همین سؤال را از شما کرده ام میفرمودید امامت متعلق به پسر من است خداوند اینک که بشما دو فرزند عنایت کرده بفرمائید امامت متعلق به کدام یک از آنهاست فرمود این سؤالی که می کنی وقت آن حالا نیست.

عرضکردم فدایت شوم مشاهده کردی چه گرفتاری در باره پدرت برای ما پیش آمد من اطمینانی از پیش آمدها ندارم فرمود نه چنین نیست اگر آنچه می ترسی احتمال وقوع داشته باشد من باید دلیلی داشته باشم که بر تو یا دیگران استدلال نمایم و حجت را تمام کنم مگر نمی دانی که بر امام لازم و واجب است اگر مرگ خود را فهمید در مورد جانشین خویش بمردم اطلاع دهد و حجت را بر آنها تمام کند خداوند در قرآن کریم می فرماید: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّی یُبَیِّنَ لَهُمْ ما یَتَّقُونَ پس آسوده خاطر باش هم تو و هم دوستانت که انشا اللَّه آشکار خواهد

شد و آنچه باعث بیم و ترس شما شده وقوع نخواهد یافت.

قرب الاسناد: بحضرت رضا علیه السّلام عرضکردم امام وقتی کسی را بجانشینی خود تعیین می کند و امر امامت را باو می سپارد هر کس را بخواهد می تواند تعیین کند یا دارای خصوصیاتی است فرمود نه کسی را تعیین می کند که خدا دستور داده. عرضکردم از جد شما چنین نقل شده که فرموده است خیال میکنید تعیین امام باختیار ما است بهر کس بخواهیم وامی گذاریم نه بخدا و این عهد و قراردادیست از پیامبر اکرم نفر به نفر با نام فرمود. فرمود آنچه من نیز بتو گفتم از همین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه