- جلد سوم 1
- بخش اول ابتدای ارواح و انوار و طینت ائمه علیهم السلام که تمام آنها یک نورند 1
- بخش های: آفرینش و سرشت و ارواح ائمه علیهم السّلام 1
- بخش دوم ولادت ائمه و انعقاد نطفه ایشان و احوال آنها در رحم و هنگام ولادت و برکت های ولادت آنها و برخی از معجزات 29
- بخش سوم روح هائی که در ائمه هست و آنها مؤید بروح القدسند بیان نزول سوره لیله القدر در باره آنها 35
- بخش چهارم احوال ائمه علیهم السّلام در سنین زندگی 64
- بخش اول ائمه در قریش هستند و چرا امام را امام گفته اند 65
- اشاره 65
- بخشهای علامات امام و صفات و شرایط امامت 65
- بخش دوم دو امام در یک زمان نخواهد بود مگر دیگری صامت و خاموش باشد 65
- رفع شبهه 67
- بخش سوم کیفر کسی که ادعای امامت کند بدون لیاقت یا پرچمدار ستم باشد و یا اطاعت از امام ستمگر کند 69
- بخش چهارم صفات امام و شرایط امامت 71
- بخش پنجم راهنمای امامت و وجه امتیاز بین مدعیان واقعی و یاوه سرایان در این بخش داستان حبابه والبیه است 109
- بخش ششم عصمت ائمه علیهم السلام و لزوم عصمت امام 120
- بخش هفتم معنی آل محمّد و اهل بیت و عترت و اهل و رهط و عشیره و ذریه صلوات اللَّه علیهم اجمعین 138
- بخش هشتم هر نژاد و خویشاوندی قطع است مگر خویشاوندی با پیامبر 164
- بخش نهم امامان از فرزندان حسین علیه السّلام هستند و امامت پس از آن جناب در دو برادر نخواهد بود 165
- اشاره 173
- بخش دهم صحیح نبودن غلو در باره پیامبر اکرم و ائمه و توضیح معنی تفویض و آنچه صحیح است نسبت دادن و آنچه صحیح نیست 173
- فصلی در توضیح معنی تفویض 221
- انتهای بحث در مورد غلو 235
- بخش یازدهم نسبت ندادن سهو و اشتباه به ائمه علیهم السّلام 240
- بخش دوازدهم مقام و اطاعت از آنها مانند مقام و اطاعت از پیامبر است و در فضل و مقام مساویند 242
- بخش سیزدهم افعال و احوال شگفت انگیز ائمه علیهم السّلام و وجوب تسلیم در مقابل آنها در تمام این موارد 250
بدهد او غالی است باید گفت این نسبت موجب غالی بودن نمیشود چون هستند در میان کسانی که جزء مشایخ قم شمرده شده اند کسانی که مقصّر نیز هستند باید گفت غالی کسانی هستند که دانشمندان واقعی را مقصر میدانند چه اهل قم باشند یا جای دیگر دنیا.
ما از ابو جعفر محمّد بن حسن بن ولید حکایتی شنیده ایم که نمیتوانم او را مقصّر ندانم آن طوری که نقل کرده اند او گفته است اول درجه غلو این است که سهو کردن از پیامبر و امام را دور بدانیم اگر این جریان صحیح باشد او واقعا مقصّر است با اینکه از علماء و
مشایخ قم است.
گروهی از مجتهدها را خودمان دیده ایم که واقعا در باره ائمه اعتقادشان موجب تقصیر است و مقام ائمه را پائین می آورند مدعی هستند که ائمه علیهم السّلام بسیاری از احکام دینی را نمیدانسته اند مگر اینکه بدل آنها القا شود بعضی از آنها می گویند ائمه در احکام شرعی از خود رای میداده اند یا بظنّ و گمان میگفته اند و خود را از علماء هم میدانند این یک تقصیر واقعی است که شکی در آن وجود ندارد.
در نشانه غلو همین کافی است که غالی از ائمه علیهم السّلام مراتب حدوث و مخلوق بودن را نفی میکند و مدعی خدائی و قدم در باره آنها است چون معتقد به چیزهائی است که موجب این قدم و خدائی می شود از قبیل آفرینش اجسام و بوجود آوردن جهان و چیزهای دیگری که برای بندگان مقدور نیست ما باشخاصی که چنین اعتقادی را داشته باشند احتیاجی نداریم که تحقیق از کارشان بکنیم تا حکم بر غالی بودنشان بنمائیم آن طوری که ابو جعفر رحمه اللَّه علیه برای شناسائی غالی شرط دانسته.
انتهای بحث در مورد غلو
باید توجه داشت که غلو در باره پیامبر و ائمه علیهم السّلام باین است که مدعی خدائی آنها یا شریک در خدائیشان که باید پرستش شوند یا در آفرینش و رزق و یا اینکه خدا در آنها حلول نموده و با ایشان متحد شده و یا اینکه بگوئیم علم غیب دارند بدون وحی و الهام از جانب خدا یا اینکه مدعی شویم که ائمه پیامبرند و یا اینکه بگوئیم ارواح بعضی از آنها در بعض دیگر حلول کرده و مدعی تناسخ شویم و یا اعتقاد باینکه معرفت ائمه ما
را از تمام عبادات و تکالیف بی نیاز میکند و دیگر با معرفت آنها هر نوع معصیتی حرام نیست.
اعتقاد بهر یک از این مطالب کفر و الحاد و خروج از دین است چنانچه دلائل عقلی و آیات قرآنی و اخبار گذشته شاهد بر این مطلب است دقت کردی که ائمه علیهم السّلام از چنین اشخاصی بیزاری جستند و حکم بکفر و امر بقتل آنها نمودند اگر خبری را شنیدی که اشاره بچنین مطالبی داشت یا باید تأویل نمود و یا گفت که همین غالیان آن خبر را ساخته اند.
ولی بعضی از متکلمین و محدثین افراط در تفسیر و معنی غلو کرده اند