حیوه القلوب (جلد5؛ امام شناسی) صفحه 336

صفحه 336

در بیان تاویل نحل است به ائمه

خدا فرموده واوحی ربک الی النحل یعنی: وحی فرستاد پروردگار تو بسوی زنبور عسل، بعضی گفته اند یعنی الهام کرد او را؛ و بعضی گفته اند یعنی در طبیعت آن این را قرار داد و بر

این طبع آن را خلق کرد، ان اتخذی من الجبال بیوتا و من الشجر و مما یعرشون آنکه بگیر از کوهها خانه ها- از برای عسل- و از درختان و آنچه داربست می کنند که درخت انگور باشد و یا خانه ها و کندوها که مردم برای ایشان می سازند یا خانه های مسدس(1) که خود بنا می کنند که جمیع مهندسان در کار آنها حیرانند، ثم کلی من کل الثمرات پس بخور از انواع میوه ها از هر میوه که خواهی، فاسلکی سبل ربک ذللا پس داخل شو و حرکت کن در راهها که پروردگار تو برای تو قرار داده است و سلوک آنها را برای تو آسان گردانیده است یا آنکه در حالتی که تو مطیع و منقاد پروردگار خود باشی، یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه بیرون می آید از شکم آن زنبوره آشامیدنی- یعنی عسل- که مختلف است رنگهای آن بعضی سفید است و بعضی زرد و بعضی مایل به سرخی یا به سبزی، فیه شفاء للناس در آن عسل شفای بسیار است از برای مردم از دردها و کم دوائی است که عسل جزو آن نبوده باشد.(2).

ان فی ذلک لایه یتفکرون(3) بدرستی که در آنچه مذکور شده، آیت و دلالت عظیمی هست بر وجود و قدرت و حکمت الهی برای گروهی که تفکر می کنند در آنها و اما تاویل این آیات:

علی بن ابراهیم از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده است که: مائیم نحل که خدا وحی کرده است بسوی آن؛ و جبال؛ عربند، و خدا ما را امر کرده است که شیعه از عرب بگیریم؛ و من

الشجر یعنی؛ و مما یعرشون یعنی از موالی که آزاد کرده هایند یا آنها که داخل قبایل عرب شده اند از عجمان و از ایشان نیستند؛ و شراب و آشامیدنی به رنگهای مختلف، انواع علوم است که از ما به شما می رسد.(4).

و ایضا دیلمی از آن حضرت روایت کرده است در تفسیر این آیه که: نحل و زنبور که آن رتبه دارد که خدا بسوی آن وحی کند؟ این آیه در شان ما نازل شده است و ما را تشبیه به نحل کرده است؛ و مائیم که اقامت کرده ایم در زمین خدا به امر خدا؛ و کوهها، شیعیان مایند، و شجر، زنان مومنه اند.(5).

و عیاشی از آن حضرت روایت کرده است که: نحل، کنایه است از ائمه علیه السلام؛ و جبال، عربند؛ و شجر، آزادکرده هایند؛ ومما یعرشون فرزندان و غلامانند که آزاد نشده اند و ولایت خدا و رسول ائمه را اختیار کرده اند، و آشامیدنی به رنگهای مختلف، فنون علوم است که ائمه به شیعیان خود تعلیم می نمایند؛ فیه شفاء للناس یعنی در علم شفا هست از برای ناس، و شیعیان ما ناس اند و غیر شیعیان را خدا بهتر می داند که چه چیزند، و اگر معنی این آیه آن باشد که مردم گمان می کنند که مراد آن عسل است که مردم می خورند بایست که هر بیماری که عسل بخورد شفا یابد زیرا که فرموده خدا خلاف نمی شود و خلف در وعده خدا نمی باشد، بلکه شفا در علم قرآن است زیرا که خدا می فرماید و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین(6)

یعنی: می فرستیم از قرآن آنچه او شفا و رحمت است از برای مؤمنان حضرت فرمود که: پس قرآن شفا و رحمت است برای اهلش، و اهل آن ائمه هدایت کننده اند که خدا در حق ایشان فرموده است ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا(7) یعنی: پس میراث دادیم قرآن را به آنان که برگزیدیم ایشان را از بندگان ما(8) و گذشت که مراد ائمه علیه السلام اند.

و ایضا عیاشی به سند دیگر روایت کرده است از آن حضرت که: نحل، رسول صلی الله علیه و آله است؛ ان اتخذی من الجبال بیوتا یعنی زن بخواه از قریش، و من الشجر یعنی از سایر عرب؛ ومما یعرشون یعنی عجمان و موالی؛ و مراد به شراب مختلف الالوان؛ انواع علوم است.(9).

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه