- در بیان وجوب امام در هر عصر 1
- در وجوب امامت و آنکه هیچ زمانی خالی از امام نمی باشد 1
- در بیان آنکه امام باید معصوم باشد از جمیع گناهان 29
- در بیان آنکه امامت به نص خدا و رسول می باشد نه بیعت و اختیار مردم 41
- در بیان وجوب معرفت امام است 50
- در بیان آنکه هر که انکار یک امام کند چنان است که انکار همه کرده باشد 58
- در بیان وجوب اطاعت ائمه حق است 64
- در بیان آنکه هدایت نمی توان یافت مگر از جهت ائمه حق 68
- در حدیث ثقلین و امثال آن 71
- در بیان سایر نصوص متفرقه ایشان که مجملا در ضمن اخبار مختلفه وارد شده است 83
- در تاویل سلام علی ال یاسین 90
- در بیان آیاتی که در شان ائمه مجملا نازل شده 90
- در بیان آنکه اهل ذکر، اهل بیت 94
- در بیان آنکه ایشانند اهل علم قرآن و راسخون در علم و انذار کنندگان به قرآن 102
- در بیان آنکه آیات خدا و بینات خدا و کتاب خدا ایشانند در بطن قرآن 109
- در بیان آنکه برگزیده بندگان وآل ابراهیم، ائمه اند 113
- در بیان وجوب مودت و محبت اهل بیت است و آنکه مودت ایشان مزد رسالت است 124
- در تاویل والدین و ولد و ارحام و ذوی القربی به رسول خدا وائمه هدی 136
- در بیان آنکه در قرآن امانت به معنای امامت است 147
- در بیان آیاتی که دلالت بر وجوب متابعت اهل بیت می کند 155
- در تاویل آیات نور در اهل بیت 168
- در بیان آنکه ایشانند شهدا و گواهان بر خلق و آنکه اعمال عباد بر ایشان عرض می شود 199
- در بیان اخباری است بر تاویل آیات مؤمنین و ایمان و مسلمین و اسلام به اهل بیت و ولایت ایشان 218
- در بیان احادیثی که دلالت می کند بر آنکه ایشان ابرازند و متقیان و سابقان و مقربان اند 236
- در بیان اخباری که در باب تاویل صراط و سبیل و اشباه اینها به ائمه هدی وارد شده است 250
- در تاویل آیاتی که مشتمل است بر صدق و صادق و صدیق 265
- در بیان اخباری که در تاویل حسنه و حسنی به ولایت و سیئه به عداوت ایشان وارده شده است 275
- در بیان آنکه نعمت و نعیم در آیات کریمه مفسر است به ولایت اهل بیت 280
- در بیان اخباری است که در تاویل شمس و قمر و نجوم و بروج و امثال آنها به ائمه وارد شده است 294
- در بیان آنکه آنها حبل الله المتین و عروه الوثقی وامثال اینهایند 303
- در تفسیر حکمت به معرفت ائمه و اولوالنهی به ایشان 309
- در تفسیر صافون و مسبحون و صاحب مقام معلوم و حمله عرش و سفره کرام بر ره به ائمه 310
- در تاویل اهل رضوان و درجات به ائمه واهل سخط و عقوبات به اعدای ایشان 317
- در آنکه ناس، اهل بیت؛ و شبیه ناس، شیعیان ایشانند؛ و غیر ایشان، نشناسند 321
- در تاویل بحر و لؤلؤ و مرجان به ایشان 324
- در تاویل ماء معنی و بئر معطله و قصر مشید و سحاب و مطر وظل و فواکه و سایر منافع ظاهره است به ائمه 326
- در بیان تاویل نحل است به ائمه 336
- در بیان تاویل سبع مثانی است به ائمه 339
- در بیان آنکه علما در قرآن، ائمه اند و اولوالالباب، شیعیان ایشانند 342
- در بیان آنکه ایشانند متوسمون و به روی هر کس نظر کنند می دانند ایمان و نفاق او را 345
- در تاویل آیات آخر فرقان در شان ائمه 349
- در تاویل شجره طیبه به اهل بیت و شجره خبیثه ملعونه به دشمنان ایشان 355
- در بیان آیات هدایت به ائمه است 360
- در تاویل آیات که مشتملند بر امام و امت در شان ائمه وآن چند آیه است 368
- در نزول سلم و استسلام در ائمه و شیعیان ایشان 375
- در بیان آنکه ایشانند خلفای خدا که می خواهد ایشان را متمکن گرداند در زمین 378
- در بیان آنکه کلمه و کلمات در قرآن مجید مؤول است به اهل بیت و ولایت ایشان 385
- در بیان آنکه ایشان داخلند در حرمتهای الهی 396
- در تاویل آیات عدل و معروف و احسان و قسط و میزان به ولایت ائمه 398
- در تاویل جنب الله و وجه الله و ید الله وامثال اینها به رسول خدا و ائمه 403
- در آنکه ائمه خانه های علمند و معدن حکمت هایند 411
- در بیان آیاتی که در محبت ملائکه نسبت به ایشان و شیعیان ایشان نازل شده 417
- در بیان آنکه آیات صبر و مرابطه و عسر و یسر در شان ائمه و شیعیان ایشان است 420
- در بیان آیاتی است که در مظلومیت ائمه نازل شده 428
در بیان تاویل نحل است به ائمه
خدا فرموده واوحی ربک الی النحل یعنی: وحی فرستاد پروردگار تو بسوی زنبور عسل، بعضی گفته اند یعنی الهام کرد او را؛ و بعضی گفته اند یعنی در طبیعت آن این را قرار داد و بر
این طبع آن را خلق کرد، ان اتخذی من الجبال بیوتا و من الشجر و مما یعرشون آنکه بگیر از کوهها خانه ها- از برای عسل- و از درختان و آنچه داربست می کنند که درخت انگور باشد و یا خانه ها و کندوها که مردم برای ایشان می سازند یا خانه های مسدس(1) که خود بنا می کنند که جمیع مهندسان در کار آنها حیرانند، ثم کلی من کل الثمرات پس بخور از انواع میوه ها از هر میوه که خواهی، فاسلکی سبل ربک ذللا پس داخل شو و حرکت کن در راهها که پروردگار تو برای تو قرار داده است و سلوک آنها را برای تو آسان گردانیده است یا آنکه در حالتی که تو مطیع و منقاد پروردگار خود باشی، یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه بیرون می آید از شکم آن زنبوره آشامیدنی- یعنی عسل- که مختلف است رنگهای آن بعضی سفید است و بعضی زرد و بعضی مایل به سرخی یا به سبزی، فیه شفاء للناس در آن عسل شفای بسیار است از برای مردم از دردها و کم دوائی است که عسل جزو آن نبوده باشد.(2).
ان فی ذلک لایه یتفکرون(3) بدرستی که در آنچه مذکور شده، آیت و دلالت عظیمی هست بر وجود و قدرت و حکمت الهی برای گروهی که تفکر می کنند در آنها و اما تاویل این آیات:
علی بن ابراهیم از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده است که: مائیم نحل که خدا وحی کرده است بسوی آن؛ و جبال؛ عربند، و خدا ما را امر کرده است که شیعه از عرب بگیریم؛ و من
الشجر یعنی؛ و مما یعرشون یعنی از موالی که آزاد کرده هایند یا آنها که داخل قبایل عرب شده اند از عجمان و از ایشان نیستند؛ و شراب و آشامیدنی به رنگهای مختلف، انواع علوم است که از ما به شما می رسد.(4).
و ایضا دیلمی از آن حضرت روایت کرده است در تفسیر این آیه که: نحل و زنبور که آن رتبه دارد که خدا بسوی آن وحی کند؟ این آیه در شان ما نازل شده است و ما را تشبیه به نحل کرده است؛ و مائیم که اقامت کرده ایم در زمین خدا به امر خدا؛ و کوهها، شیعیان مایند، و شجر، زنان مومنه اند.(5).
و عیاشی از آن حضرت روایت کرده است که: نحل، کنایه است از ائمه علیه السلام؛ و جبال، عربند؛ و شجر، آزادکرده هایند؛ ومما یعرشون فرزندان و غلامانند که آزاد نشده اند و ولایت خدا و رسول ائمه را اختیار کرده اند، و آشامیدنی به رنگهای مختلف، فنون علوم است که ائمه به شیعیان خود تعلیم می نمایند؛ فیه شفاء للناس یعنی در علم شفا هست از برای ناس، و شیعیان ما ناس اند و غیر شیعیان را خدا بهتر می داند که چه چیزند، و اگر معنی این آیه آن باشد که مردم گمان می کنند که مراد آن عسل است که مردم می خورند بایست که هر بیماری که عسل بخورد شفا یابد زیرا که فرموده خدا خلاف نمی شود و خلف در وعده خدا نمی باشد، بلکه شفا در علم قرآن است زیرا که خدا می فرماید و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین(6)
یعنی: می فرستیم از قرآن آنچه او شفا و رحمت است از برای مؤمنان حضرت فرمود که: پس قرآن شفا و رحمت است برای اهلش، و اهل آن ائمه هدایت کننده اند که خدا در حق ایشان فرموده است ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا(7) یعنی: پس میراث دادیم قرآن را به آنان که برگزیدیم ایشان را از بندگان ما(8) و گذشت که مراد ائمه علیه السلام اند.
و ایضا عیاشی به سند دیگر روایت کرده است از آن حضرت که: نحل، رسول صلی الله علیه و آله است؛ ان اتخذی من الجبال بیوتا یعنی زن بخواه از قریش، و من الشجر یعنی از سایر عرب؛ ومما یعرشون یعنی عجمان و موالی؛ و مراد به شراب مختلف الالوان؛ انواع علوم است.(9).