- باب چهاردهم 1
- باب پانزدهم در بیان قصص حضرت اسماعیل علیه السّلام که حق تعالی او را در قرآن مجید «صادق الوعد» نامیده است 8
- باب شانزدهم در بیان قصه های حضرت الیاس و یسع و الیا علیهم السّلام 11
- باب هفدهم در بیان قصه حضرت ذو الکفل علیه السّلام است 21
- باب هجدهم در بیان قصه ها و حکمتهای حضرت لقمان حکیم علیه السّلام 24
- باب نوزدهم در بیان قصص اشمویل و طالوت و جالوت است 47
- باب بیستم در بیان سایر قصص حضرت داود علیه السّلام است و مشتمل بر چند فصل است 59
- فصل اول در بیان فضایل و کمالات و معجزات و وجه تسمیه و کیفیت حکم و قضا و مدت عمر و وفات آن حضرت است 59
- فصل دوم در بیان ترک اولای حضرت داود علیه السّلام است 75
- فصل سوم در بیان وحیهائی است که بر آن حضرت نازل شده و حکمتهائی است که از آن جناب به ظهور رسیده و بعضی از نوادر احوال آن حضرت است 87
- باب بیست و یکم در بیان قصه اصحاب سبت است 102
- باب بیست و دوم در بیان قصص حضرت سلیمان بن داود علیهما السّلام و مشتمل است بر چند فصل 109
- فصل اول در بیان فضایل و کمالات و معجزات و مجملات حالات آن حضرت 109
- فصل دوم در بیان قصه گذشتن آن حضرت به وادی موران و سایر معجزات آن حضرت که در باب وحوش و طیور به ظهور پیوسته است 136
- فصل سوم در بیان قصه آن حضرت است با بلقیس 142
- فصل چهارم در بیان مواعظ و احکام و وحیها که بر آن حضرت نازل گردیده و نوادر احوال آن حضرت است تا وفات او و آنچه بعد از وفات آن حضرت سانح شد 153
- باب بیست و سوم در بیان قصه قوم سبأ و اهل ثرثار است 162
- باب بیست و چهارم در بیان قصه حنظله علیه السّلام و اصحاب رسّ است 165
- باب بیست و پنجم در بیان قصص حضرت شعیا و حضرت حیقوق علیهما السّلام 173
- باب بیست و ششم در بیان قصص حضرت زکریا و یحیی علیهما السّلام است 175
- باب بیست و هفتم در بیان قصص حضرت مریم دختر عمران مادر عیسی علیه السّلام است 195
- فصل اول در بیان ولادت آن حضرت است 204
- باب بیست و هشتم در بیان قصص حضرت روح اللّه عیسی بن مریم علیه السّلام است و در آن چند فصل است 204
- فصل دوم در بیان فضایل و کمالات و آداب و سیر و سنن و معجزات و تبلیغ رسالات و مدت عمر و سایر مجملات حالات آن حضرت است 222
- فصل سوم در بیان قصص تبلیغ رسالت آن حضرت است و فرستادن رسولان به اطراف برای هدایت خلق و احوال حواریان آن حضرت است 240
- فصل چهارم در بیان قصه نزول مائده است بر قوم حضرت عیسی علیه السّلام به دعای آن حضرت 266
- فصل پنجم در بیان وحی هائی است که بر حضرت عیسی علیه السّلام نازل گردیده و مواعظ و حکمتهائی که از آن حضرت صادر شده است 272
- فصل ششم در بیان بالا رفتن عیسی علیه السّلام به آسمان و فرود آمدن آن حضرت در آخر الزمان و احوال حضرت شمعون بن حمون الصفا است 314
- باب بیست و نهم در بیان قصه های ارمیا و دانیال و عزیر علیهم السّلام و غرائب قصص بخت نصر است 324
- باب سی ام در بیان قصص حضرت یونس بن متی و پدر آن حضرت است 354
- باب سی و یکم در بیان قصه اصحاب کهف و اصحاب رقیم است 376
- باب سی و دوم در بیان قصه اصحاب اخدود و پیغمبر مجوس است 396
- باب سی و سوم در بیان قصه حضرت جرجیس علیه السّلام است 401
- باب سی و چهارم در بیان قصه حضرت خالد بن سنان علیه السّلام است 404
- باب سی و پنجم در بیان احوال پیغمبرانی که تصریح به اسم شریف ایشان نشده است 405
- باب سی و ششم در بیان نوادر اخبار غیر پیغمبران از بنی اسرائیل و غیر ایشان است 410
- باب سی و هفتم در بیان احوال بعض از پادشاهان زمین است 441
- باب سی و هشتم در بیان قصه هاروت و ماروت است 452
- فهرست مصادر تحقیق 461
پرسید: چرا بیل را انداختی و دیگر برداشتی؟ گفت: در اثنای عمل به خاطرم افتاد که: تا کی کار خواهی کرد؟ و به این مرتبه از پیری رسیده ای و نمی دانی که از عمر تو چه مقدار باقی خواهد بود، پس بیل را انداختم و خوابیدم، باز به خاطرم رسید که: تا زنده ای معیشتی می خواهی، پس برخاستم مشغول کار شدم «1».
و به سند معتبر از حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلم منقول است که: حواریان به عیسی علیه السّلام عرض کردند: ای روح اللّه! باکی همنشینی کنیم؟ فرمود: با کسی بنشینید که خدا را به یاد شما آورد، دیدن او؛ و بیفزاید در علم شما، گفتار او؛ و رغبت فرماید شما را در آخرت، کردار او «2».
و به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام منقول است که: عیسی علیه السّلام گذشت بر جماعتی که می گریستند، پرسید: بر چه چیز گریه می کنند
این گروه؟ گفتند: بر گناهان خود می گریند. فرمود: ترک کنند تا خدا بیامرزد «3».
و در حدیث معتبر دیگر فرمود که حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: روزی حضرت عیسی علیه السّلام به قبری گذشت که صاحبش را عذاب می کردند، پس سال دیگر از آن قبر گذشت صاحب قبر را عذاب نمی کردند، پس مناجات کرد: خداوندا! سال قبل بر این قبر گذشتم صاحبش را عذاب می کردند و امسال که گذشتم عذابش برطرف شده بود، سبب این چیست؟ وحی رسید به آن حضرت: ای روح اللّه! صاحب این قبر فرزندی داشت چون به حدّ بلوغ رسید صالح شد و راهی از راههای مسلمانان را برای ایشان اصلاح نمود که عبورشان از آن آسان باشد، و یتیمی را به نزد خود جا داد، پس آمرزیدم او را به آنچه فرزند او کرد. پس فرمود: روزی عیسی علیه السّلام به یحیی علیه السّلام گفت: اگر در حقّ تو بدی را بگویند که در تو باشد، بدان که آن گناهی است به یاد تو آورده اند، پس توبه و استغفار کن از گناه؛ و اگر بگویند در حقّ تو گناهی را که در تو نباشد، پس بدان که آن حسنه ای است که برای تو نوشته شده است بی آنکه تعبی بکشی و سختی متحمّل شوی «4».
فصل چهارم در بیان قصه نزول مائده است بر قوم حضرت عیسی علیه السّلام به دعای آن حضرت
حق تعالی می فرماید إِذْ قالَ الْحَوارِیُّونَ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماءِ «1» «به یادآور آن وقتی را که حواریان گفتند: ای عیسی پسر مریم! آیا می تواند پروردگار تو که فرو فرستد بر ما خوانی از آسمان؟».
گفته اند که: این سؤال ایشان قبل از کامل شدن
ایمان ایشان بود که کمال قدرت الهی را نمی دانستند، یا آنکه مراد ایشان آن بود که آیا مصلحت می داند که چنین کند؟ یا آنکه به معنی اطاعت باشد یعنی آیا اطاعت تو می کند اگر این سؤال بکنی؟ «2».
به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام منقول است که: قرائت اهل بیت علیهم السّلام «تستطیع ربّک» بوده است به صیغه خطاب و نصب «ربک» یعنی: آیا می توانی این سؤال را از پروردگار خود بکنی «3»؟
قالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ «4» «عیسی علیه السّلام گفت: بترسید از خدا اگر ایمان به خدا و پیغمبر او دارید» این سؤالها را مکنید که عاقبت اینها خوب نیست، قالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکُلَ