المقنع فی الغیبه صفحه 2

صفحه 2

دوران دانش اندوزي و سپس ورود او در صحنه هاي مختلف علمي واجتماعي، همگي در بغداد صورت گرفت. او كسب معارف و فراگيري آداب مختلف را در محضر فقيه مورد عنايت صاحب العصر(عليه السلام)، عالم بزرگوار، شيخ مفيد آغاز كرد. و معروف است كه مادر سيد رضي و سيد مرتضي زمانيكه دست آندو را گرفته و در حاليكه دو كودك تازه سال بيش نبودند آنان را به محضر شيخ مفيد آورده و مي گويد: (يا شيخ علّمهما الفقه); شيخ مفيد به تأويل خوابي كه ديشب ديده بود پي مي بَرَد. او ساعتي قبل از طلوع فجر همانروز حضرت زهرا(عليها السلام) را در خواب مي بيند كه دست امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) را گرفته نزدش مي آورند و مي فرمايند: (يا شيخ علّمهما الفقه). آنان طي چندين سال در محضر شيخ مفيد به مدارجي عالي دست مي يابند، و سيد مرتضي با بهره گيري از آموخته هاي ارزشمند خويش، به مصاحبت و مجالست با ديگر علماي بزرگ آن عصر همچون «سهل بن احمد ديباجي» و «ابو عبدالله مرزباني» و «ابو الحسن جندي» و «احمد بن محمد بن عمران كاتب» مي پردازد و از آنان نيز دانشهاي فراوان مي اندوزد. از بررسي تاريخ سيد مرتضي و مطالعه پاره اي از رسائل و كتابهاي او كه به دست ما رسيده است مي توان دريافت كه مهمترين اساتيد و بزرگترين مشايخي كه سيد مرتضي دانش ها و آداب خويش را مديون آنها مي داند مرحوم «شيخ مفيد» و «ابو عبدالله مرزباني» هستند. امّا «شيخ مفيد» از نام آورترين علماي شيعه و يكي ان برجسته ترين چهره هاي تاريخ تشيّع است و رياست طائفه اماميّه در آن دوران، تنها بر عهده او قرار گرفت و اقوال و آراي شيعه در مجالس درس و كتابهاي او تجلّي يافت. سيد مرتضي در زمينه هاي مختلف فقه و اصول و تفسير و علم كلام از او بهره هاي فراوان برد و سپس زماني كه خود داراي نظر مستقل گرديد، كتابها و رسائل و مقالات زيادي در اين ابواب نگاشت. و امّا «ابو عبداللّه مرزباني»، از پيشتازان فرهنگي عصر خويش و از بنيانگزاران سبكهاي ادبي عرب و يكي از رهبران معتزله و نامداران عرصه روايت است. در آن دوران خانه او مقصد دانشمندان و ادب دوستان بود، و همواره همه وسايل لازم از كتاب و دفتر و قلم گرفته تا غذا و وسيله آسايش در اختيار آنان قرار مي داد و اصراري فراوان داشت كه از هر دانشمندي كه به ديدارش مي آمد چيزي فرا گيرد و به هر دانش پژوهي كه به سراغش مي آمد چيزي بياموزد، و در اين بين خود جز به تأليف و تصنيف كتب، همّت نميورزيد. سيد مرتضي در كتاب «غرر» و غير آن، شعرها و روايات و معاني لغات را اكثراً از او نقل مي كند.

مختصري درباره روش زندگي وسيره سيد مرتضي(قدّس سرّه)

مختصري درباره روش زندگي وسيره سيد مرتضي(قدّس سرّه)

زماني كه عمر سيد مرتضي از چهل سال فزوني گرفت، و رداي جواني را از شانه فرو افكند، با عزيمتي خستگي ناپذير خود را وقف مطالعه و تدريس كرد و سراسر ايّامش را در اختيار تحصيل و تأليف كتب قرار داد و چنان به مجالست دانشمندان و معاشرت رؤسا و سردمداران فرهنگي روي آورد كه مسئوليت هاي بيادگار مانده از دوران پدرش «ابو احمد» را بتمامي، تحويل برادرش «سيد رضي» داد و تا بعد از فوت او هيچيك از اين مسئوليت ها را عهده دار نگشت. او كتابخانه اي وسيع و باعظمت تشكيل داد، و كوشيد همه كتابهاي شناخته شده عصر خويش را در آن گرد آورد. ثعالبي تاريخ نگار گويد: ارزش كتابهاي سيد مرتضي بعد از فوت او به سي هزار دينار طلا تخمين زده شد و عدد كتب او هشتاد هزار جلد برآورد گرديد. سيد مرتضي در نعمت و ثروت و خيراتي كثير بسر مي برد كه شايد در بين دانشمندان شيعي كمتر كسي به اين مقدار مكنت مالي دست يافته باشد، نقل شده است كه هشتاد قريه بين بغداد و كربلا تحت تملك او بود به گونه اي كه نهري بزرگ از وسط اراضي او مي گذشت كه بخاطر پيوستن آن به فرات، محل عبور كشتي هاي تجارتي و مسافرتي بود و سيّد، ميوه هاي درختان حاشيه نهر را وقف گذركنندگان از نهر، خصوصاً حاجياني نموده بود كه در موسم حج، مسافرت با كشتي را بر راه خشكي ترجيح مي دادند. در آمد اين روستاها را در هر سال، حدود بيست و چهار هزار دينار بر آورد كرده اند. او در سايه اين ثروت خدا داده توانست بدور از اشتغالات مادي و مشاكل دنيوي، تمام همّت و انديشه خويش را در خدمت مطالعه وتدريس و تأليف و صدور فتاوي قرار دهد و نيز به رغبت هاي معنوي وخواسته هاي اخلاقي خويش جامه عمل بپوشاند; چنانكه همه مردم خصوصاً پويندگان راه علم و وابستگان خويش را از فضل و احسان خويش بهره مند مي نمود، خانه اش را محل ضيافت و استراحت هر غريب ونيازمند قرار داده و همه امكانات خود را در تأمين نيازهاي علمي و تحقيقاتي دانشمندان و دانش پژوهان بكار مي گرفت. او براي بسياري از شاگردان خود، مقرّري خاصّي در نظر گرفت وشهريّه اي هميشگي قرار داد; چنانكه براي شيخ «ابو جعفر طوسي» (385 ـ 460 هجري قمري) كه از شاگردان خاص او بود، ماهيانه دوازده دينار مقرّر نمود كه طي بيست و سه سال مصاحبت او با شيخ همچنان ادامه داشت. و نيز براي قاضي «عبدالعزيز ابن برّاج» در هر ماه هيجده دينار قرار داد و براي ديگران نيز بهمين ترتيب عمل مي كرد، و روستايي كامل با همه درآمدش را وقف تهيّه كاغذ براي فقهاء و دانشمندان كرد. نقل شده است كه زماني قحطي شديدي پيش آمد، مردي يهودي به بهانه تحصيل علم نجوم پيش سيد آمد و منظورش رسيدن به مال ومنالي بود. سيّد كه از وضع و حال او آگاه شده بود به او اجازه داد ولي مقرر فرمود كه هر روز او را به مبلغي مال مورد تشويق قرار دهند. پس از مدت زماني اندك، اسلام اختيار كرد. و از همين نوع است آنچه «ابن خلكان» نقل كرده كه «ابو الحسن علي بن احمد فالي» كه شاعر و اديبي معروف بود نسخه اي بسيار نفيس با خط و ترتيبي نيكو از كتاب «الجمهرة» «ابن دُرَيد» داشت، روزگاري آنچنان نيازش شديد شد كه به فروش آن تن در داد. سيد شريف مرتضي آنرا به شصت دينار خريد و زماني كه آنرا ورق مي زد، خط فروشنده اش «ابو الحسن فالي» را در صفحه اي از آن يافت كه چند بيت شعر را به مناسبت اضطرارش به فروش كتاب نگاشته بود كه خلاصه ترجمه آن چنين بود: «بيست سال با اين كتاب انس داشتم و هرگز گمان نمي كردم كه مجبور شوم آنرا بفروشم، اگر چه بخاطر قرضهايم مجبور باشم همه عمرم را در زندان بگذرانم، امّا اكنون بخاطر ضعف و فقر شديد ناچارم به خارج كردن اين متاع گرامي از دست خويش تن در دهم، ولي حزن و اندوه من پس از آن طولاني خواهد بود.» سيد با مطالعه اين متن، نسخه كتاب را به او برگرداند و همچنانكه عادت او بر احسان به اهل علم بود هرگز ديناري از قيمت آنرا باز پس نگرفت.

تأليفات و خدمات سيد مرتضي (قدّس سرّه)

تأليفات و خدمات سيد مرتضي (قدّس سرّه)

سيد مرتضي به فنون مختلف و علوم گوناگون عصر خويش آراسته و در تمامي آنها به قدرتي وافر دست يافته بود. او پس از تدريس اصول واستخراج حقايق و حل مشكلات علمي و رسيدن به مرتبه اي و الا در فقاهت و فتوي، عهده دار رياست طائفه شيعيان اماميّه پس از «شيخ مفيد» گشت. طالبان علم و جويندگان حقايق از اطراف و اكناف دنياي اسلام بسويش روي آورند و او در راستاي فرونشاندن عطش آنان و رفع مشاكل عقيدتي و كلامي آنان، كتابها نوشت. «مسائل ديلميّه»، «مسائل طوسيه»، «مسائل مصريّه»، «مسائل موصليّه» و غير آن هر كدام نام كتابي يا رساله اي مستقل است كه توسط او در همين زمينه نگاشته شده است. او در علم كلام و احتجاج با مخالفين قدرتي چشمگير داشت و كتابهاي «شافي»، «امالي مرتضي»، «ابطال القياس»، «الانتصار في الفقه»، «انقاذ البشر»، «تقريب الاصول »، «تكملة الغرر و الدرر»، «تنزيه الانبياء»، «الحدود و الحقايق»، «الخلاف في اصول الفقه»، «ديوان شعر» و دهها كتاب ديگر در تفسير آيات و حقايق وحي و مسائل مختلف عقيدتي و فقهي تنها بخشي از فيوضات آن وجود گرامي است كه تنها معدودي از آنها به دست ما رسيده و چه بسا حتّي ذكر همه كتب وتأليفات او در كتابهاي مربوطه موجود نباشد. عدد كتابها و رسائل سيد مرتضي كه ذكري از آنها در كتب مختلف شده است بيش از هفتاد مجلّد است. او علاوه بر تأليف كتب، همّت بسياري بر تربيت و تعليم شاگردان زبده داشت، و در طول عمر سراسر تلاش و خدمت خود، هزاران نفر از جويندگان علوم الهي و معارف اهلبيت(عليهم السلام) را از سر چشمه زلال و پر فيض حكمت و دانش خويش سيراب ساخت. در عظمت او كافي است كه بزرگاني همچون «شيخ طوسي» و «سلاّر ديلمي» و «ابو صلاح حلبي» و «كراجكي» و ... به دست تواناي او و با كمك هاي علمي و تربيتي او، به اوج قلّه هاي دانش و فرهنگ شيعي دست يافته اند. آن بزرگوار در ربيع الاول سال 436 هجري قمري در بغداد به ديدار الهي شتافت، و فرزندش بر جنازه اش نماز گزارد و در خانه اش مدفون گشت. بعدها جسد مطهّرش را به آستان مقدس امام حسين(عليه السلام)در كربلا انتقال دادند.

مختصري درباره كتاب «المقنع في الغيبة»

مختصري درباره كتاب «المقنع في الغيبة»

اين كتاب عليرغم حجم كوچكش از بهترين و نفيس ترين كتابهايي است كه در اين مورد نگاشته شده است. سيد مرتضي براي اولين بار( [2] )، اين روش كتابت و اسلوب خاص در طرح مسايل و شبهات را به طريقه سؤال و جواب (فان قيل ... قلنا...) بكار برد و در آن با برهاني قوي و منطقي متين اشكالات مخالفين را جواب داده، استدلالهاي آنان را باطل ساخته و غيبت امام زمان حضرت مهدي(عليه السلام)و اسباب و علّت ها و حكمت هاي الهي موجود در آن را، اثبات نموده است. سپس در نوشتاري تكميلي كه بعد از اتمام «المقنع» بر آن افزوده است، مطالب آنرا تكميل نموده و در آن از كيفيت ارتباط امام غايب(عليه السلام)با اوليا ودوستان خود در طي دوران غيبت، و نيز از چگونگي رفتار شيعيان با او بحث نموده و به همه پرسشهايي كه در اثناي اين مباحث ممكن است مطرح شود، پاسخ گفته است. «نجاشي» (متوفي به سال 450 هـ . ق) در كتاب «رجال»( [3] ) خود، و نيز «شيخ الطائفه طوسي» در كتاب «فهرست»( [4] ) و «ياقوت حموي» در «معجم الأدباء»( [5] ) و «ابن شهر آشوب» در «المناقب»، از اين كتاب وتكمله آن سخن گفته و در ضمن تأليفاتِ سيد مرتضي (قدّس سرّه)، از آن نام برده اند. پاورقي


( [2] ) خود او در اول بخش تكميلي المقنع بر اين مطلب تصريح دارد و ديگران نيز همچون شيخ طبرسي در اعلام الوري صفحه 466 آنرا مورد تأكيد قرار داده اند. ( [3] ) رجال نجاشي : صفحه 271. ( [4] ) فهرست طوسي: صفحه 99. ( [5] ) معجم الأدباء : جلد 13 صفحه 148.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه