شهاب ثاقب در امامت، ص: 3 صفحه 58

صفحه 58

را شنيد گفت: «كلّ النّاس أفقه من عمر حتّي المخدّرات في الحجال»؛ يعني همه مردم داناترند از عمر حتي زنان در خانه‌ها.

و به روايت ابن أبي الحديد اين قول هم از عمر علاوه نقل كرده كه بعد از آن گفت كه: آيا تعجب نمي‌كنيد از امامي كه خطا گويد و زني كه صواب گويد، به درستي كه با امام شما دعوي فضل كرد و بر او غالب آمد.

و اگر كسي گويد كه همچنان كه بر امام حفظ واجبات لازم است همچنان حفظ مستحبات نيز لازم است و چون مهر سنّت مستحب است. لهذا عمر نهي از زيادتي نمود و اينكه گفت: «كلّ النّاس أفقه من عمر و آيا تعجب نمي‌كنيد از امامي كه خطا كند» از باب تواضع [بود] جواب گوييم كه حفظ مستحبات لازم است به نحوي كه منجر به فعل حرام نشود و امر كردن به سنّت به نحوي كه متضمن تحريم حلال باشد و مشتمل بر تهديد و تخويف مسلمانان باشد حرام صرف است و چگونه جايز است كه زايد از مهر سنّت با وجود اينكه مال غير است گرفته شود و داخل بيت المال شود و اگر آن مهر زايد نامشروع است بايد مال شوهر باشد و اگر مشروع است چگونه داخل بيت المال مي‌توان نمود پس اگر عمر در اين قول كه آن مال را داخل بيت المال مي‌كنم صادق بود، صريح مخالفت حكم خدا را كرده است و اگر كاذب بود باز به جهت كذب بايد فاسق باشد و اگر اين كذب از روي مصلحت بود و در گفته خود محق بود، پس بايد گفته آن زن خطا باشد، پس تواضع نمودن عمر و گفتن اينكه او بر خطاست وزن بر صواب، تصويب بر حرام است و آن بلا خلاف نامشروع و حرام است.

چهارم از آنچه دلالت مي‌كند بر فسق و گمراهي او كلماتي است كه در وقت رفتن او از دنيا حق‌تعالي بر زبان او جاري كرد

از آن جمله در «جمع بين الصحيحين» مروي است كه در وقتي كه عمر زخم خورد و يقين به هلاكت خود كرد ابن عباس به ديدنش رفت، ديد كه اضطراب و بيتابي مي‌نمود. ابن عباس

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه