نوجوان و امامت صفحه 136

صفحه 136

بخشش نام از سوی خدا به دوستداران ولایت

ناراحت و عصبانی، از این کوچه به آن کوچه می دوید تا این که توانست از دست کودکانی که به او سنگ می زدند و او را رافضی صدا می کردند، فرار کند. خود را به کوچه ای رساند و گفت: ای خدا! تا کی باید این همه خواری و سرزنش را تحمل کنم؟ در همین حال، ابوبصیر از خانه اش بیرون آمد و مرد را در آن حال دید. او را به حیاط خانه برد و حالش را جویا شد. مرد پس از این که یقین کرد او هم از شیعیان علی علیه السلام است، ماجرا را بازگو کرد و گفت: هر جا که مرا می بینند رافضی صدایم می کنند. سربازان، هستی ام را غارت کرده و کودکانم را آزار می دهند. ابوبصیر او را دلداری داد و گفت: باید نزد امام محمد باقر علیه السلام برویم و از ایشان راهنمایی بخواهیم. نزد امام باقر علیه السلام رفتند و ابوبکر سخنش را این گونه آغاز کرد: ای فرزند رسول خدا! فدایت شوم. بر ما نامی نهاده اند که به سبب آن، حاکمان و والیان حکومت، خون و اموال ما را حلال کرده اند و هر گونه عذاب و شکنجه در حق ما را جایز می شمارند و کودکانمان را آزار می دهند. حضرت فرمود: آن نام چیست؟ مرد گفت: رافضی. امام ادامه داد: هفتاد نفر از لشکر فرعون جدا شدند و سنت های فرعون را ترک کردند و به موسی پیوستند. این عده، پیرو بی چون و چرای فرمان های موسی بودند و به هارون علاقه بسیار داشتند. آنان در راه دین خدا کوشش می کردند؛ آن گونه که در میان قوم موسی کسی مانند آنان یافت نمی شد. قوم موسی آن گروه را رافضی نامیدند. خداوند بزرگ خطاب به حضرت موسی فرمود: این اسم را بر آنان باقی بگذار. من این نام را به آنان بخشیده ام. امام علیه السلام رو کرد به آن مرد و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه