نوجوان و امامت صفحه 138

صفحه 138

بلندتر خطاب به رییس یهود و مردم فرمود: سیزده فرقه از این هفتاد و سه فرقه ادعای دوستی مرا دارند و فقط در ظاهر دوستدار من هستند؛ ولی یک دسته از آنان در بهشت و دوازده طایفه در دوزخ جای دارند. آن یک فرقه ای که در بهشت جای می گیرند، از شیعیان هدایت شده ای هستند که خداوند درباره آنان فرمود: «از کسانی که آفریده ایم، جماعتی هستند که به حق هدایت می شوند و به سبب آن عدالت را بر پا می دارند.» (اعراف:81) آن جماعت من و شیعیانم هستیم. رییس فرقه یهود، سر به زیر انداخته و دور شد.(1)

سرچشمه تشیع

همه نشسته بودند و به سخنان دل نشین رسول خدا گوش می دادند. جابر نیز گاه به چهره پیامبر اکرم چشم می دوخت و آن چه را آن حضرت بر زبان می راند، با قلم، بر لوحی که در دست داشت، می نوشت. او با اشتیاق سخن پیامبر را می شنید. هر کس به گونه ای از این سخنان بهره می برد. در آن هنگام، چیزی نمی توانست آن جمع را از توجه به پیامبر باز دارد.

در این میان، جابر بن عبداللّه متوجه رفتار غیر عادی رسول خدا شد. او دید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم سخن گفتن را قطع کرده و با نگاه نافذ خود آن سوی جمعیت را می نگرد. همه دریافتند موضوع مهمی پیش آمده و توجه پیامبر را به خود جلب کرده است. همه به محل نگاه پیامبر چشم دوخته بودند. حدس آنان درست بود. جوانی در حالی که آثار عبادت در چهره اش نمایان بود، به آرامی قدم بر می داشت، زیر لب ذکر


1- همان، ج8، ص5.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه