نوجوان و امامت صفحه 144

صفحه 144

مفسّران قرآن

از مخالفان بود. امامت پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را نمی پذیرفت. می گفت: قرآن در میان ما است، قرآن کتاب زندگی است و همان ما را بس است. این تنها سخن او نبود. طرفداران زیادی داشت. این سخن یاران امام صادق علیه السلام را ناراحت می کرد. دوست داران امام در پی آن بودند تا با فراگیری دانش قرآنی و با استدلال پاسخ آنان را بدهند و اگر بتوانند عده ای از ایشان را نیز هدایت کنند و از گمراهی نجات دهند.

در این میان منصور بن حازم از همه بیشتر بی تابی می کرد. گاهی بر سر مخالفان داد و فریاد می زد، ولی سودی نداشت؛ چون آنان بر باورشان بیشتر پافشاری می کردند و از لجاجت دست بر نمی داشتند. منصور دانست باید راه جدیدی برای خود برگزیند. نزد امام صادق علیه السلام آمد و نگرانی خود را اظهار کرد و گفت: آمده ام راه مناظره و مباحثه با مخالفان رابیاموزم. امام علیه السلام منصور را تشویق کرد و فرمود: رحمت خدا بر شما باد ای منصور! سپس آن چه را باید، به او آموخت.

روز بعد، منصور با فردی از مخالفان که وجود امام پس از پیامبر را لازم نمی دانست، دیدار کرد. منصور پیش از این نتوانسته بود با شیوه های گوناگون، او را با خود همراه کند. مرد وقتی سخن از مناظره به میان آمد، ابتدا سکوت کرد. سپس با تردید این شیوه بحث را پذیرفت. آن دو، رو

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه