نوجوان و امامت صفحه 169

صفحه 169

باشد؛ چون برای او مأموری گماشته ام تا حرکات او را زیر نظر بگیرد. حتی به دعاهای او گوش دهد. دریافتم او قصد بدی نسبت به تو ندارد و او در دعایش به شخص تو و هیچ کس نفرین نمی کند و تنها خدا را بندگی می کند.

استاد پس از نقل این دو حکایت، خطاب به شاگردش گفت: فرو خوردن خشم امام را نسبت به قاتلان خود می بینی. او حتی با دشمن خود برخورد خوش داشت. به همین سبب او کاظم نامیده شد.(1) شاگرد که با سخن استاد قانع شده بود، از استاد تشکر کرد و از او خواست تا از امام هفتم بیشتر سخن بگوید.

وجه نام گذاری امام رضا علیه السلام

آرام و قرار نداشت. پیوسته از این سو به آن سو می رفت تا ناراحتی اش را فرونشاند، ولی نمی توانست بپذیرد که رضا، لقبی است که مأمون به امام هشتم داده است و او باور نمی کرد که یک حاکم ستمگر این نسبت را به امام هشتم داده و امام نیز آن را پذیرفته باشد. شایعه هایی این چنین که از سوی مخالفان در میان مردم پخش می شد، افکار بزنطی را آشفته کرده بود.

بزنطی ناچار نزد امام جواد علیه السلام رفت تا پرسشش را با فرزند امام در میان بگذارد. او می دانست که از نزد آن مظهر جود و بخشش، دست خالی باز نخواهد گشت. بنابراین، به سوی امام جواد علیه السلام شتافت و با ایشان دیدار کرد. بزنطی سخنش را چنین آغاز کرد: گروهی از مخالفان


1- علی قائمی، در مکتب اسوه صلابت، ص302.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه