نوجوان و امامت صفحه 42

صفحه 42

پس، روزها و ساعت ها با او می نشست و از او بهره های فراوان می برد. جاسوسان، این موضوع را به گوش هارون رساندند و گفتند که او با موسی بن جعفر همانند یک میهمان بسیار عزیز برخورد می کند؛ گویا که غلام اوست. هارون یک سال بعد دستور داد تا امام علیه السلام را به بغداد منتقل کنند.(1) زندان بان از نعمت وجود امام علیه السلام محروم شد، ولی به یک حقیقت بزرگ پی برد؛ چون تا آن زمان بر این باور بود که پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم، امام و حجتی از سوی خدا و رسولش وجود ندارد که رهبر امت اسلامی باشد این آشنایی سبب شد که بداند رسول خدا برای پس از خودش نیز چاره ای اندیشیده و امامانی را برای پس از خود معرفی کرده است. او دانست در هر زمان، یک امام زنده وجود دارد که بربندگان خدا حجت است و همه وظیفه دارند از او پیروی کنند. زندان بان، خدا را برای این نعمت بزرگ شکر کرد و آرزو می کرد بتواند بار دیگر امام را از نزدیک ببیند و با او هم نشین شود.

اعجاز

آب به روی سپاه امام علی علیه السلام بسته شد و لشکر امام علیه السلام چندین روز به آب دسترسی نداشت. ذخیره آب سپاهیان امام به پایان رسیده بود. از بی آبی، کابوس ترس و وحشت بر وجود همگان سایه افکنده بود. عده ای از فرو مایگان به دسیسه روی آوردند و با ایجاد شبهه در حقانیت امام علی علیه السلام گفتند اگر او امام است، معجزه اش را نشان دهد و آب را از دل زمین بیرون آورد و جان تشنه سپاهیان را سیراب کند.

امام علیه السلام بی اعتنا به آنان از پیش دستور داده بود که چاهی حفر کنند.


1- بحارالانوار، ج 7، ص 20.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه