- دیباچه 1
- پیش گفتار 3
- اشاره 6
- بخش اول: کلیّات 6
- اشاره 7
- فصل اول: بررسی مسائل اساسی 7
- اهمیت امامت 7
- امام غایب؛ خورشیدی در پس ابرها 8
- لزوم شناخت امام 10
- راه دشوار امام شناسی 13
- پرهیز از شناخت ناقص امام 19
- اکمال دین 22
- فصل دوم: هدف امامت 22
- اشاره 22
- هدایت تشریعی 23
- رهبری در اسلام 24
- لزوم رفع شبهه از اندیشه امت 26
- اشاره 26
- فصل سوم: دلایل امامت و شیوه انتخاب امام 26
- قاعده لطف 29
- حدیث ثقلین 33
- امامت فقط در خاندان رسول خدا 34
- تعداد امامان 36
- لوح سبز، روایت جابر 36
- گواهی فاطمه علیهاالسلام به دوازده امام 38
- فصل چهارم: نشانه های امام و حجت الهی 41
- زنده بودن 41
- اشاره 41
- اعجاز 42
- خویشاوندی و وصیت از امام پیشین 44
- آشنایی به همه زبان ها 45
- داشتن سلاح پیامبر 47
- اشاره 50
- بخش دوم: ویژگی ها، صفت ها و برتری های امامت 50
- فصل اول: شرایط امامت 51
- 1. عصمت 51
- اشاره 51
- اشاره 51
- آیه تطهیر 52
- عصمت در قرآن 53
- معنای معصوم 56
- 2. علم 58
- امام، داناترین فرد هر دوره 58
- اشاره 58
- علم لدنی امامان 60
- شناخت امام واقعی از راه برتری های علمی 64
- منابع علم ائمه 66
- جامعه و جفر 68
- کلام الهی؛ سرچشمه علم امامان 70
- قرآن و سنت 72
- علم اولین امام با تربیت رسول خدا 73
- روح القدس، کلید علم امامان 74
- محدث کیست؟ 75
- تفاوت دانش پیامبر و امام 77
- 3. علم به جزئیات 78
- اشاره 78
- علم به جزئیات در شب قدر 81
- دانستن اسرار نهانی انسان ها 83
- دانستن اسرار انسان ها به وسیله فرشتگان 84
- علم غیب 86
- علم به آینده 87
- برگزیده شدن از سوی خدا 89
- فصل دوم: امامت امام علی علیه السلام 89
- اشاره 89
- جانشین، نخستین بیعت کننده 90
- گواهی خضر 92
- گواهی تورات 94
- برتری های جانشین پیامبر 95
- جریان حدیث غدیر 97
- اعتراف به خلافت علی علیه السلام 99
- عاقبت دشمنی با جانشین پیامبر 101
- حدیث منزلت برای نخستین امام 103
- آیه ولایت 104
- اشاره 107
- برگزیدگان خدا 107
- فصل سوم: ویژگی های امامان 107
- پیشی گرفتن بر مؤمنان 109
- درختان پاک 110
- کشتی های نجات 111
- ارتباط فرشتگان با امامان 112
- خدمت گزاری جن ها 114
- برکت توسل به خاندان پیامبر 116
- اشاره 118
- بخش سوم: ولایت 118
- اهمیت ولایت امامان 119
- ولایت، ستون دین 120
- آیه اولی الامر 121
- معنا و مصداق اولوالامر 123
- ولایت و اختیارات امام 124
- ولایت ائمه در راستای ولایت پیامبر 125
- ولایت ائمه و واجب بودن پیروی از آنان 127
- پذیرش ولایت ائمه، شرط قبولی کارها 128
- رد ولایت طاغوت ها 130
- ولایت پذیران واقعی 131
- ملاک ولایت پذیری 134
- بخشش نام از سوی خدا به دوستداران ولایت 136
- کسانی که به نام، ولایت پذیرند 137
- سرچشمه تشیع 138
- عاقبت دوستی و دشمنی با علی علیه السلام 139
- محشور شدن هر گروه با امامشان 141
- بخش چهارم: قرآن و امامت 143
- اشاره 143
- مفسّران قرآن 144
- پرسش از آگاهان 147
- آیه طهارت 149
- آیه مباهله 150
- امام مبین در قرآن 152
- امام و گمراهی در قرآن 153
- راست گویان در قرآن 154
- مزد رسالت در قرآن 156
- اشاره 158
- بخش پنجم: وجه نام گذاری دوازده امام 158
- اولین و آخرین امام از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم 158
- گواهی فاطمه علیهاالسلام به دوازده امام 160
- وجه نام گذاری امام حسن علیه السلام 161
- وجه نام گذاری امام حسین علیه السلام 163
- وجه نام گذاری امام سجاد علیه السلام 164
- وجه نام گذاری امام باقر علیه السلام 165
- وجه نام گذاری امام صادق علیه السلام 166
- وجه نام گذاری امام کاظم علیه السلام 167
- وجه نام گذاری امام رضا علیه السلام 169
- وجه نام گذاری امام جواد علیه السلام 170
- وجه نام گذاری امام هادی علیه السلام 171
- وجه نام گذاری امام حسن عسگری علیه السلام 173
- وجه نام گذاری امام مهدی علیه السلام 175
- فلسفه غیبت امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف 176
- فلسفه انتظار 177
- کتاب نامه 179
سکوت اختیار کرد؛ چون منظور امام را دریافته بود. شخصی که به تعداد مورچه ها و همه جزئیات آگاهی دارد، کسی جز امام نیست و این به مقام امامت او مربوط می شود.(1)
علم به جزئیات در شب قدر
از راه دور آمده بود. روزهای زیادی را در بیابان، به سختی راه پیموده بود؛ به این امید که امام جواد علیه السلام را ببیند و پاسخ پرسش هایش را از او بشنود. وارد شهر شد. نشانی منزل امام علیه السلام را از مردم پرسید. مردی او را راهنمایی کرد و بی آن که استراحت کند، راهی منزل امام علیه السلام شد. در آن جا نفسی تازه کرد و آبی نوشید. سپس وارد منزل امام جواد علیه السلام شد. لحظاتی بعد امام نیز از راه رسید و به او خوش آمد گفت. امام علیه السلام دریافت که او از راه دوری آمده و پرسشی دارد. مرد گفت: ای پسر رسول خدا! مدت ها بود که قصد داشتم از نزدیک تو را ببینم و در این دیدار، پاسخ پرسش هایم را نیز بشنوم. او وقتی از امام علیه السلام اجازه گرفت، یک به یک، پرسش هایش را مطرح کرد. تنها یک پرسش باقی ماند، ولی بیان این پرسش برای او سخت بود؛ چون می پنداشت چنین پرسشی دخالت بی جا در کار خدا و امامت است و شاید کفر باشد. به همین دلیل می ترسید پرسش خود را مطرح کند. بنابراین، با ترس و لرز گفت: ای پسر رسول خدا! جانم به فدایت پرسشی در ذهن دارم، ولی از بیان کردن آن می ترسم، امید دارم بر من خشم نگیری. امام جواد علیه السلام نگاه صمیمانه ای به او افکند و فرمود: چرا خشم کنم. مرد مسافر کمی آرام
1- مجمع البیان، ج 20، ص 378.