نوجوان و امامت صفحه 97

صفحه 97

جریان حدیث غدیر

آن سال خیلی سخت و تلخ گذشت؛ زیرا پیامبر پیش از سفر حج اعلام کرده بود که این حج، حجّ آخر اوست که بعدها آن را حجه الوداع نامیدند. در بیست و پنجم ذی قعده بیش از صد هزار نفر در مدینه گرد هم آمده بودند تا با پیامبر خدا هم سفر شوند و اعمال حج را به جا آورند. هر روز که می گذشت، او بیشتر احساس می کرد که رفتنی است؛ چرا که روز به روز لاغرتر و سبک تر می شد. یازده روز طول کشید تا مردم به مکه رسیدند. پیامبر بارها گفته بود که در آن سال، خداوند دین را کامل و با همه اتمام حجت می کند و نعمت را بر بندگان خود تمام و کافران و مشرکان را از تباه کردن اسلام، ناامید می گرداند.

پیامبر با شور و شعفی شگفت انگیز، مراسم حج را آغاز کرد و به پایان برد. حال وقت آن شده بود که همه با خانه خدا، خداحافظی کنند. پیامبر در حالی که اشک می ریخت و می گریست، سوار بر اسب شد و آخرین نگاهش را به خانه خدا انداخت. قافله ها به سوی جعفه حرکت کردند که بیابانی گرم و خشک و سوزان بود و از آن جا به سوی خم به راه افتادند. سپس هر کدام از قافله جدا شدند و به سوی مقصد خود حرکت کردند. در این هنگام، پیامبر از طرف خدا وحی را دریافت کرد و به علی علیه السلام و اصحابش چنین فرمود: به همه حاجیان بگویید که بر سر چاه های خم، گرد هم آیند که من سخن مهمی با آنان دارم. عده ای از سواران رفتند و به همه اطلاع دادند تا پیش از نماز ظهر و عصر همه در آن محل حضور یابند. هوا به قدری گرم بود که جماعت مقداری از عبا را بر سر و مقداری را زیر پایشان انداخته بودند. پس از نماز جماعت،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه