خلاصه عبقات الانوار : حدیث منزلت صفحه 124

صفحه 124

رازی در تفسیر آیه: (آخلفنی فی قومی)(1)  گوید :

اگر گفته شود: هنگامی که هارون پیامبر بود، و پیامبر جز اصلاح کاری نمی کند، چگونه او را سفارش به اصلاح کرد؟ گوییم: مقصود از این فرمان تأکید است مانند کلام حضرت ابراهیم علیه السلام : (ولکن لیطمئنّ قلبی)(2)

نیشابوری گوید: «او را به اصلاح سفارش کرد، از جهت تأکید و اطمینان، و الّا پیامبر کاری جز اصلاح نمی کند».(3)

خلاصه این که: از کسی که بوی اسلام به مشامش رسیده باشد، کلماتی را که از اعور صادر شده است، بروز نمی کند. لذا تردیدی در گمراهی این مرد نیست، چون بدگویی از هر پیامبری گمراهی است، حتّی اگر چیزی در آن زمینه در قرآن نازل نشده باشد، چه رسد به این که برائت او در قرآن آمده باشد. بلکه بدگویی از هارون، خود طعنه زدن به موسای پیامبر است که او را جانشین خود کرد، بلکه تشکیک در خداوند سبحان است که آن دو را به پیامبری از سوی خود برگزید. از همه ی آن ها به خداوند پناه می بریم.

وقتی سخنان این مرد در باره ی مشبّه به یعنی هارون، فرو ریخت، سخنان او در باره ی مشبّه یعنی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ، نیز فرو می ریزد. پس هرآن چه در زمان خلافتش از جنگ جمل و صفین و غیر از آن روی داده، جز اصلاح نبوده و به فرمان خداوند و پیامبرش بوده است. بزرگان اهل سنّت و استوانه هایشان به آن حقیقت اعتراف کرده اند، با بهره گیری از دلیل هایی که از کتاب و سنّت نبوی بر آن وجود دارد که اگر بخواهیم تمام حدیث ها و همه ی سخنان بزرگان این قوم را در این مورد استخراج و بررسی کنیم، سخن به درازا می کشد و نیازمند کتابی مستقل است، و إن شاءالله بخشی از آن ها را پس از حدیث «خاصف النعل» خواهیم آورد.

19_ 7. سخن ابن تیمیه در پاسخ به این حدیث

اشاره

اینک آن دسته از علمای اهل سنّت که ادّعای دوستی با اهل بیت علیهم السلام را دارند، برخلاف ناصبی ها، به سخن ابن تیمیه بنگرند تا ببینند همان کسی که در بعضی از کتاب هایشان مانند «فوات الوفیات» و «الدرر الکامنه» او را با اوصاف و القاب والایی توصیف کرده اند، چه می گوید. آن گاه ببینند که سخنان برخی از آنان به گونه ای است که ناصبی ها از بیانش ابا دارند. آن گاه بناچار باید اقرار کنند که بسیاری از علمای هم کیش آن ها، ناصبی هستند، بلکه دشمنی و عداوتشان شدیدتر از ناصبی هاست. متن سخن ابن تیمیه در مورد این حدیث چنین است :

«هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله به مسافرت برای جنگ یا عمره یا حج می رفت، یکی از صحابه را در مدینه جانشین خود می گماشت، همان گونه که در جنگ ذی مر، عثمان بن عفان، و در جنگ بنی قینقاع، بشربن منذر، و هنگام جنگ با قریش و رسیدن به فرع، ابن ام مکتوم را به کار گرفت. محمّدبن سعد و دیگران، این نصوص را آورده اند.


1- اعراف (7): 142.
2- التفسیر الکبیر: 14 / 227 و آیه در سوره ی بقره آیه 260 است.
3- تفسیر غرائب القرآن: 3 / 314.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه