خلاصه عبقات الانوار : حدیث منزلت صفحه 135

صفحه 135

سخن در مطلق است». و گوید: «اگر خلافت مرتضوی مطلق بود، منصوب کردن محمّدبن مسلمه و ابن ام مکتوم معنی نداشت».

بدین ترتیب می یابید آن چه را که دهلوی از ناصبی ها نقل کرده، از نویسنده ی «المرافض» صادر شده است. پس اگر شکّی در دشمنی بزرگان این قوم باشد، در اعتراف دهلوی به دشمنی نویسنده ی «المرافض» با اهل بیت علیهم السلام تردیدی نیست.

شیخ عبدالحق دهلوی گوید: «اگر این خلافت مطلقه بود، امامت نیز به او تفویض می شد..». پس آیا تردیدی در ناصبی بودن این شیخ _ که از بزرگان حدیث اهل سنّت قلمداد شده _ وجود دارد؟

لیکن اصل منصوب کردن برای امامت نماز و اصل جانشین کردن غیر از امام علیه السلام ، همان گونه که دانستید، پایه و اساسی ندارد... و سپاس خداوند را...

11_ این خلافت، محدود بود

اشاره

11_ دهلوی گوید :

پس روشن شد که این خلافت، تنها در کارهای خانه و زیر نظر داشتن اهل و خاندان است.

گویم :

پیش از این دانستید که خلافت حضرتش علیه السلام بر مدینه به طور مطلق بود، و این تخصیص، باطل و ساختگی محض است.

پاسخ به استدلال نویسنده ی المرافض در مورد تخصیص خلافت

پیش از دهلوی، محبّ طبری، و شیخ عبدالحق دهلوی و سهارنپوری این ادّعا را داشته اند. سهارنپوری در مرافض بر چند نکته استدلال کرده است که پیش از این نقل شد :

نخست : سهارنپوری گوید: به اتّفاق هر دو گروه (شیعه و سنّی) رسول خدا صلی الله علیه و آله زمانی به حضرت علی علیه السلام فرمود: «تو نسبت به من در جایگاه هارون..».که برای جنگ تبوک خارج می شد.

پاسخ: اگر هدف او اتّفاق هر دو گروه در مورد انحصار این حدیث به این زمان خاص _ یعنی به جنگ تبوک _ است، به این معنی که این سخن را به حضرت علی علیه السلام در زمان دیگر نفرموده، این مدّعا دروغ است، چون در خبرهای هر دو فرقه، این کلام پیامبر صلی الله علیه و آله ، هم پیش از تبوک و هم بعد از آن آمده است. و اگر می خواهد اثبات کند که تنها در این زمان گفته شده، به گونه ای که ورود آن در وقت های دیگر را نفی نکند، در آن صورت، این سخن، حمل بر خلافت خاصه نمی شود، چه رسد به اختصاص یافتن آن به سرپرستی اهل و خاندان.

دوم : سهارنپوری گوید: صاحبان کتاب های حدیث و سیره روایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله علی را جانشین خود بر اهل و عیال خود در مدینه گمارد، هنگامی که به سوی تبوک خارج می شد.

پاسخ: جمله های اهل حدیث و صاحبان سیره را در این زمینه دانستید، و گفته های صریح آنان را در جانشینی خود کردن بر مدینه را دیدید که در آن ها هیچ گونه اختصاصی به جانشینی بر اهل و عیال وجود ندارد.

سوم : سهارنپوری گوید: (اختصاص جانشینی بر اهل و خاندان، مبتنی بر) روایت بخاری و مسلم (است).

پاسخ: روایت بخاری و مسلم، ابدا دلالتی بر اختصاص داشتن جانشینی ایشان علیه السلام بر اهل و عیال ندارد، به چند دلیل :

الف. آوردن کلمه ی «الأهل» از افتراهای خودِ اوست و در دو صحیح وجود ندارد.

ب. به فرض پذیرش آن، این کلمه، انحصار جانشینی در خانواده را نمی رساند و کاملا واضح است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه