خلاصه عبقات الانوار : حدیث منزلت صفحه 164

صفحه 164

کرده اند، که پس از این خواهی دانست.

نیز حدیثی که مؤلّف «حبیب السیر» روایت کرده است که در آن فرمود :

«ای برادرم به مدینه بازگرد، که تو خلیفه ی من در خانواده ام و خانه ی هجرتم و قومم هستی...». و این سخن صریحی بر خلافت است.

دهلوی ادّعای تقیید خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام به زمان غیبت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را نمی پذیرد

6_ تقیید جانشینی به زمان غیبت پیامبر صلی الله علیه و آله

6_ دهلوی گوید :

چون  جانشینی مقیّد به زمان غیبت است، پس از سپری شدن آن دوره باقی نمی ماند، همان گونه که خلافت هارون ادامه نیافت.

گویم :

دهلوی باید این مدّعا را با دلیلی که برای علمای زبردست مقبول باشد، ثابت کند، وگرنه ادّعای تُهی از دلیل و برهان پذیرفته نیست و بسنده کردن به آن خروج از قانون مناظره ی بزرگان است.

بر هر کسی که گوش فرا دهد و گواه باشد، پنهان نیست، که: این مقید ساختن در هیچ یک از روایت هایی که متن صریح بر جانشینی امیرالمؤمنین علیه السلام دارد، وارد نشده است.

همچنین بر بطلان این محدودیت دلالت می کند: سخن ابن تیمیّه و شیخ علی قاری که ادّعا می کنند امیرالمؤمنین علیه السلام از این جانشینی برکنار شد، چون اگر در آغاز مقیّد بود، با سپری شدن دوره، منقطع می شد. آن گاه کاربرد کلمه برکناری نه از نظر لغت صحیح است و نه از نظر عرف. پس گفته ی این دو بزرگ، ادّعای محدودیت را باطل می سازد.

بعلاوه، جانشینی هارون علیه السلام مطلق و مقیّد به دوران غیبت موسی علیه السلام نیست، و همین گونه است جانشینی امیرالمؤمنین علیه السلام که در جایگاه هارون قرار گرفته است. توضیح این که ادّعای محدودیّت خلافت هارون علیه السلام دروغی آشکار و تهمت محض است، چون کلام الاهی درباره ی جانشینی حضرت هارون برای موسی علیهما السلام مطلق و غیر محدود است. مفسّران نیز اطلاق آیه را به قیدی مقیّد نکرده اند و خبرهای رسیده در تفسیر آیه این تقیید را ندارد، که خواهد آمد. پس آن چه دهلوی آورده است، چیزی جز دروغ و تهمت زدن بر پیامبران خداوند :نیست!!

شگفتا! چگونه این مرد خود را از چنین دروغی برکنار نمی کند؟ مگر نمی بیند که حضرت موسی به برادرش هارون علیهما السلام فرمود: (أخلفنی فی قومی)(1)  که مطلق است و

مقیّد به زمان غیبت حضرت موسی علیه السلام از بنی اسرائیل نمی باشد؟

پس چگونه بدون دلیل، تقیید این خلافت را ادّعا می کند؟ یا ادّعا می کند که حضرت موسی، هارون علیهما السلام را از آن برکنار کرد، آن گونه که در باب (المطاعن) آورده است؟ و چگونه خود در یک کتاب تناقض می گوید: گاهی ادّعای تقیید و گاهی ادّعای برکناری می کند؟

7_ موجب اهانت می شود

اشاره

7_ دهلوی گوید :

«کار برد برکناری، به علّت پایان یافتن این جانشینی جایز نیست، چون موجب اهانت می گردد».

گویم :


1- اعراف (7): 142، (جانشین من در قومم باش).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه