خلاصه عبقات الانوار : حدیث منزلت صفحه 206

صفحه 206

شیخ ما ذهبی گوید: ابومعاویه، از اعمش، از ابراهیم، از علقمه روایت کرد : عبدالله بن مسعود به پیامبر صلی الله علیه و آله در هدایت و دلالتش شباهت داشت.

سبکی گوید: امّا من درباره ی ابن مسعود سکوت می کنم، و نمی توانم کسی را به رسول خدا صلی الله علیه و آله تشبیه کنم، در هر وجهی از وجوه. چنین تشبیهی را نه نیکو می دانم و نه روا می دارم. نهایت آن چه بدان رضایت می دهم، این است که بگویم: عبدالله به رسول خدا صلی الله علیه و آله اقتدا می کرد، در آن چه قدرت و موهبتش از سوی خداوند عزّوجلّ به آن می رسید، نه در تمام ویژگی هایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت. چنین شباهتی را نه ابن مسعود داشت، نه صدیق، و نه آن کشی که خداوند او را خلیل خود برگرفت، خداوند ما را در گروهشان محشور فرماید».(1)

هنگامی که ثابت شود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، امیرالمؤمنین را به هارون علیهما السلام تشبیه فرموده است، بالبداهه ثابت می شود که حضرت علی علیه السلام دارای همه ی صفت های حضرت هارون علیه السلام است جز نب_وّت، چه در غی_ر این صورت، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم علی را به هارون علیهما السلام تشبیه نمی فرمود، به همان دلیل که اقامه شد بر آن که تشبیه ابن مسعود به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جایز نیست.

2_ لازمه ی قرار گرفتن شییء به منزله ی شییء دیگر آن است که احکام آن بر این مترتب شود

سخنان علمای پژوهشگر در مسائل و موارد گوناگون استدلال هایشان اقتضا دارد که: اگر یک شیء به منزله ی شیء دیگر باشد، لازمه اش، این است که احکام آن بر این مترتّب شود.

برای مثال شیخ جمال الدّین ابن هشام در بیان وجوه استعمال «إلّا» در زبان عرب گوید :

«دوم: این که صفت به منزله ی «غیر» باشد، پس به آن و به تالیِ آن  جمع نکره یا مشابه آن وصف می شود. مثال جمع نکره: (لو کان فیهما آلهه إلّا الله لفسدتا) است که جایز نیست «إلّا» در این جا برای استثنا باشد چون آن گاه تقدیر چنین خواهد بود: «لو کان فیهما آلهه لیس فیهم إلّا الله لفسدتا» و این به مفهومش اقتضا دارد که اگر در میانشان خدایی بود، جمع نکره ای در اثبات باشد، پس عمومیتی ندارد و استثنا از آن صحیح نخواهد بود. و اگر بگویی: «قام رجال إلّا زید» به اتّفاق همه صحیح نیست.

مبرد پنداشته که «إلّا» در این آیه برای استثنا است و کلمات بعدی بدل است، به این دلیل که «لو» بر امتناع دلالت می کند، و امتناع چیزی منتفی بودنش است، و پنداشته که تفریغ بعد از آن جایز است و این که مانند «لو کان معنا إلّا زید» بهترین سخن است، امّا در پاسخ مبرد باید گفت: آنان نمی گویند: «لو جاءنی دیّار اکرمته» و نه «لو جاءنی من أحد أکرمته» که اگر به منزله ی نفی کننده باشد، مجاز خواهد بود، همان گونه که جایز است: «ما فیها دیار» و «ما جاءنی من أحد» و چون آن را جایز نمی داند، پس گفته ی سیبویه درست است که «إلّا» و بعد از آن صفت است».(2)

عبدالعزیز بخاری گوید :

«اخسیکشی گفته: لیکن در باره ی آن چه سابقه ی خلاف ندارد، به منزله ی حدیث مشهور است، و آن چه سابقه ی


1- طبقات الشافعیه، سبکی: 2 / 49.
2- مغنی اللبیب1:/ 99.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه