خلاصه عبقات الانوار : حدیث منزلت صفحه 207

صفحه 207

خلاف دارد، به منزله ی صحیح آحادی است.

یعنی: لیکن اجماع کسانی که بعد از صحابه اند در حکمی که سابقه ی خلاف ندارد، به منزله ی حدیث مشهور است، تا این که منکرش به خاطر شبهه ی اختلاف تکفیر نشود، لیکن افزونی که به معنی نسخ آن است، جایز می باشد، چون اختلافی که در آن واقع شده، مورد توجّه نیست، و اجماع آنان درباره ی آن چه سابقه ی خلاف دارد به منزله ی صحیح آحادی است، تا آن جا که موجب عمل بدون علم شود، به شرط این که مخالف اصول نباشد، پس این اجماع در پایین ترین مرتبه ی حجّیت بود. این گونه است در التقویم، و شایسته است که بر مبنای قیاس مقدّم باشد، مانند خبر واحد».(1)

بنابراین لازمه ی این که یک شیء به منزله ی یک شیء دیگر باشد، آن است که احکام آن بر این مترتّب شود و این دلیل صریحی است بر گفته ی آن گوینده که جمله ی : «این به منزله ی آن است»، دلالت بر عمومیت می کند.

پس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به منزله ی حضرت هارون علیه السلام است، یعنی همه ی رتبه هایی که برای حضرت هارون علیه السلام ثابت است، برای حضرتش نیز ثابت می شود. پس این حدیث دلالت بر عمومیت منزلت می نماید.

3_ دلالت حدیث بر عمومیّت به اعتراف عبدالحق دهلوی

شیخ عبدالحق دهلوی در «شرح المشکاه» اعتراف می کند که حدیث منزلت همه ی منزلت های حضرت هارون را برای سرورمان حضرت امیر علیه السلام ثابت می کند. او در شرح حدیث منزلت گوید: سعدبن ابی وقاص _ که یکی از عشره ی مبشره است _ گفت : پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به علی فرمود: «تو نسبت به من در جایگاه هارون نسبت به موسی هستی» چون او برادرش و خلیفه اش بود، «جز این که پس از من پیامبری نیست». یعنی: غیر این تفاوت که پس از من پیامبری نیست، و هارون پیامبر بود، در حالی که  تو پیامبر نیستی.».

پس شیخ عبدالحق دهلوی از این حدیث عمومیت را فهمیده است و دقیقآ آورده است که میان حضرت امیرالمؤمنین و حضرت هارون علیهما السلام جز در نبوّت تفاوتی نیست. از این سخن نتیجه می شود که امیرالمؤمنین علیه السلام خلیفه ی بعد از پیامبر، امام معصوم، واجب الاطاعه، و داناترین و أفضل آن قوم... می باشد.

4_ دلالت این حدیث بر عموم به اعتراف فخر رازی

فخر رازی گوید :

«معنی جمله ی: «تو نسبت به من در جایگاه هارون نسبت به موسی هستی» این است که حال تو با من یا نزد من، مانند حال هارون نسبت به موسی علیهما السلام است و این کلام، تمام احوال هارون را_ به نفی و اثبات _ در پی دارد».

این سخن در عمومیت احوال صراحت دارد، چون کلمه ی «أحوال» در این جمله جمع مضاف است، و جمع مضاف از صیغه های عموم است، همان گونه که از گفته ی قاضی عضدایجی در «شرح المختصر» و عبری در «شرح المنهاج» روشن می شود.


1- التحقیق فی شرح المنتخب فی اصول المذهب، مبحث الاجماع.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه